مقايسه اثربخشي دو درمان شناختي رفتاري و تعاملي مادر-كودك بر ميزان اضطراب كودكان داراي مادر تحت درمان متادون

اهداف اضطراب از رايج‌ترين اختلالات دوران كودكي به شمار مي‌آيد. الگوهاي تعاملي جديد نقش بسزايي در درمان كودك مضطرب ايفا مي‌كند. پژوهش حاضر با هدف ارزيابي ميزان اثربخشي دو روش درمان شناختي‌رفتاري مبتني بر كودك و رويكرد تعاملي مادر كودك بر شاخص اضطراب كودكان داراي مادر تحت درمان متادون صورت پذيرفت. مواد و روش ها بدين منظور و در قالب طرح نيمه‌آزمايشي با پيش‌آزمون، پس‌آزمون و پيگيري شش‌ماهه از ميان خانواده‌هاي دو والد داراي مادر تحت درمان متادون مراجعه‌كننده به دو كلينيك درمان متادون در تهران، هفتاد و پنج مادر و كودك به گونه‌اي هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفي در سه گروه درمان شناختي‌رفتاري كودك، درمان تعاملي مادر كودك و گروه كنترل قرار گرفتند. اين درمان‌ها به مدت هشت جلسه هفتگي به دو گروه آزمايش ارائه شد و گروه كنترل در ليست انتظار قرار گرفت. سطح اضطراب كودكان در سه مرحله پيش‌آزمون، پس‌آزمون و پيگيري با مقياس اضطراب اسپنس ارزيابي شد و داده‌هاي حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 19 و به كمك آزمون‌هاي كاي اسكوئر، تي مستقل و تحليل واريانس با اندازه‌گيري مكرر تجزيه‌وتحليل شد. يافتهها نتايج نشان داد هر دو درمان مذكور در پس‌آزمون نسبت به گروه كنترل اثربخشي معناداري بر شاخص اضطراب اعمال كردند (0/001 P)، اما بين اثربخشي دو درمان مذكور تفاوت معناداري مشاهده نشد (P 0/65). همچنين اثربخشي درمان‌هاي مذكور تا مرحله پيگيري حفظ نشد.(0/05 P). نتيجه گيري يافته‌هاي مذكور گوياي سودمندي درمان‌هاي شناختي‌رفتاري بر نشانگان اضطراب در كودكان است. اين يافته‌ها ضمن ياري‌رساندن در تبيين سبب‌شناسي نشانگان اضطراب در كودكان، مي‌تواند در طرح‌ريزي مداخلات پيشگيرانه اميدبخش باشد؛ هر چند مطالعات كنترل‌شده بيشتري در اين زمينه نياز است