عنوان مقاله :
مباني حاكم بر ساختار قرآن كريم در نسبت با علوم انساني قرآنبنيان از منظر آيتالله جوادي آملي
پديد آورندگان :
زنديه ، نورالدين دانشگاه امام صادق (ع) - گروه علوم قرآن و حديث , اژدري ، رامين دانشگاه تهران - گروه علوم قرآن و حديث , موسوي بيوكي ، محمد هادي دانشگاه امام صادق (ع) - گروه علوم قرآن و حديث
كليدواژه :
ساختار قرآن كريم , علوم انسانيـ اسلامي , جوادي آملي ,
چكيده فارسي :
شناخت قرآن، از اينحيث كه در مسئلهي توليد علمانساني قرآنبنيان مؤثر بوده، بسيار اهميت دارد؛ چراكه نوع نگاه ما به قرآن، ميزان و نوع انتظار ما از قرآن را مشخص خواهدنمود. شناخت قرآن بر اساس نظام سهگانهي فاعلي، داخلي و نظام غايي قرآن قابل بررسي است. رابطهي بين «قرآن كريم» و «علم انساني» بر اساس نظام داخلي قرآن، بهصورت مجموعهاي از مباني حاكم بر «محتواي» قرآن و مجموعهاي از مباني حاكم بر «صورت»، اعم از «زبان» قرآن و «اسلوب» آن قابل ترسيم است. محتواي قرآن كريم متناسب با غايت آن است و براي ارائه اين محتوا، زباني را بهكار گرفته كه بتواند چنين هدفي را برآورده كند و همچنين ساختار و سبك، بهگونهاي تنظيمشده كه قابليت تحقق چنين كاري را داشته باشد؛ لذا بايد نسبت بين اين زبان و ساختار را در مواجهه با زبان و ساختارهاي علوم انساني استخراج كرد. در اين تحقيق با روش توصيفيـ تحليلي بر اساس نظرات آيتالله جوادي آملي بيان خواهند شد كه قرآن كريم نهتنها در سبك بياني خود متفاوت عمل كرده است و بهطوركلي شيوههاي رايج در كتب بشري را در پيش نگرفته است، بلكه در ساختار و اسلوب چينش و نظمدهي نيز تفاوتهاي اساسي و جدياي با كتب بشري دارد كه مسائل مربوط به سياق و سباق، چگونگي بهكارگيري تمثيلات و ... از مصاديق اين ساختار و سبك خاص قرآن كريم است.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ميان رشته اي قرآن كريم
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ميان رشته اي قرآن كريم