عنوان مقاله :
تجزيهوتحليل اثرهاي ويژگي هاي كالبدي و موفولوژيكي زمين هاي ساختهشده بر تغييرات دماي سطح زمين در مناطق نيمهخشك
پديد آورندگان :
عزي مند ، كيوان دانشگاه شهيد بهشتي - مركز مطالعات سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي , عقيقي ، حسين دانشگاه شهيد بهشتي - مركز مطالعات سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي , عاشورلو ، داود دانشگاه شهيد بهشتي - مركز مطالعات سنجش از دور و سيستم اطلاعات جغرافيايي , شاهي آقبلاغي ، عارف دانشگاه تهران - دانشكده جغرافيا - گروه جغرافيا و برنامه ريزي شهري
كليدواژه :
جزيره سرد شهري , پوشش زمين ها , ويژگيهاي پيكربندي , ويژگي هاي مورفولوژيك.
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: شهر نشيني و گسترش شهرها اثرهاي متفاوتي بر محيط طبيعي و انساني و همچنين اقليم محلي و ناحيه اي داشته است. به طور مثال اختلاف در توازن انرژي بين مناطق مركزي و منطقه هاي حاشيه اي شهرها حاصل ويژگي هاي كالبدي و پوششهاي سطحي است. اين ويژگي ها در مناطق معتدل سبب به وجود آمدن پديده جزيره حرارتي و در نواحي خشك و نيمهخشك موجب به وجود آمدن پديده جزيره سرد شهري ميشوند. هدف از اين پژوهش، بررسي تاثير ويژگي هاي پوششهاي سطحي، پيكربندي و مورفولوژيكي1 شهر بر تغييرات دماي سطح شهر زنجان است. مواد و روش ها: دادههاي مورداستفاده شامل تصاوير لندست 5 سنجنده TM2 براي سال 2010 و 2011 و اطلاعات آماري در سطح بلوك هاي ساختماني است. روش كار در اين پژوهش بدينصورت است كه اثرهاي پوشش هاي مختلف بر دماي سطح زمين مورد بررسي قرارگرفته است. سپس براي نشان دادن اثرهاي زمين هاي ساختهشده بر دماي سطح زمين از روش IBI3 و آستانه گذاري اتسو استفاده شده است. براي نشان دادن اثرهاي پيكربندي زمين هاي ساختهشده بر تغييرات دماي سطح زمين از سنجه هاي سيماي سرزمين همچون سنجه تقسيم سيماي سرزمين، بعد فراكتال و درصد سيماي سرزمين استفاده شده است. در نهايت اثر ريزدانگي نيز مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج و بحث: نتايج نشان داده است كه از ميان همه فصل ها، بيشترين شدت جزيره سرد در فصل تابستان بوده است. همچنين نتايج نشان داده است كه در فصل تابستان نسبت به ديگر فصل ها جزيره سرد بهتر نمايش داده مي شود. نمودار نقطه اي بين زمين هاي ساختهشده و پوشش گياهي با دماي سطح زمين نشان از يك رابطه غير مستقيم دارد و زمين هاي ساخته شده بيشترين همبستگي منفي را با دماي سطح زمين داشته است (0.704= r ). در بين سنجههاي سيماي سرزمين، بيشترين همبستگي مثبت (r = 0.72) را سنجه تقسيم سيماي سرزمين با دماي سطح زمين داشته است. افزون بر اين، بين ويژگيهاي مورفولوژي شهري يا ريزدانگي نيز همبستگي بالا و منفي (=r 0.73 ) با دماي سطح زمين مشاهده شده است. نتايج ضريب همبستگي پيرسون بين پوشش هاي سطحي و ويژگي هاي پيكربندي و مورفولوژي با دماي سطح زمين به طور كامل معنا دار بوده اند (P ≤ 0.01). نتيجه گيري: از نتايج اين تحقيق مي توان نتيجه گرفت كه ويژگي هاي پيكربندي و مورفولوژي بهتر از پوشش هاي سطح زمين توانسته اند تغييرات دماي سطح زمين را مدل كنند.