تبيين جامعه شناختي مديريت بدن در بين بانوان ورزشكار

در پژوهش حاضر، با بهرهگيري از نظريههاي فوكو، گافمن، وبر و برخي از فمينيستها، به تحليل جامعهشناختي عوامل مرتبط با مديريت بدن پرداخته شدهاست. جامعه آماري تحقيق را زنان و دختران شهر تبريز تشكيل دادهاند كه در زمان اجراي تحقيق، عضو باشگاههاي بدنسازي اين شهر بودند. با استفاده از روش نمونهگيري خوشهاي چند مرحلهاي توأم با تصادفي ساده، تعداد 733 نفر انتخاب و اطلاعات مورد نياز از طريق پرسشنامة محقق ساخته جمعآوري شدهاست.براساس نتايج بدست آمده، ميانگين مديريت بدن در افراد مورد مطالعه، 98 )حداقل نمره 64 و حداكثر نمره 476 ( برآورد شدهاست. برايناساس، ميزان مديريت بدن در 98 % پاسخگويان، متوسط به بالاست. نتايج حاصل از تحليلهاي دو متغيره نيز حاكي از اين است كه ميزان مديريت بدن برحسب برخي متغيرهاي زمينهاي همچون سن، وضعيت تأهل، تحصيلات، وضعيت شغلي و درآمد پاسخگويان متفاوت است. همچنين بين متغيرهاي نقشپذيري جنسيتي و دينداري با مديريت بدن، رابطة معكوس و بين متغير احساس فشار هنجاري و مديريت بدن، رابطة مستقيم و معنيدار برقرار است. براساس تحليل مسير، متغيرهاي دينداري و احساس فشار هنجاري، هم بهطور مستقيم و هم از طريق تحت تأثير قرار دادن متغير نقشپذيري جنسيتي، بر 73 درصد از تغييرات مديريت بدن / ميزان مديريت بدن تأثير گذاشتهاند. اين متغيرها در مجموع قادرند 2 را پيشبيني كنند.