نقش و كاركرد داستاني قهرمانان، شريران و ياريگران در قصه هاي صمد بهرنگي بر اساس نظريه پراپ

Fictional role and function of heroes, villains and assistants in the tales of Samad Behrangi based on the theory of Prop

در اين مقاله نقش و كاركرد داستاني قهرمانان و شريران در قصه هاي عاميانه با توجه به آثار صمد بهرنگي و بر اساس نظريه ي پراپ مورد بررسي قرار گرفته است و همچنين به دسته بندي يا الگو قرار دادن قهرمانان و شريران و تحليل و تبيين نقش و كاركرد داستاني قهرمانان و شريران در آثار مذكور پرداخته شده است. صمد بهرنگي نويسنده اي معاصر است كه با تأثيرپذيري از فولكلور و ادبيات ملي آذري قصه هايي براي كودكان در زمينه ي مسائل اجتماعي نوشته است، و از آن جايي كه در قصه هاي عاميانه ساختار متن در جهت نوعي تقابل بين قهرمان و شرير هويت پيدا مي كند و نقش قهرمانان در قصه ها مبارزه با شخصيت هاي شرير است و نقش شريران در قصه ها ايجاد يك نوع مصيبت و يا وارد آوردن صدمه و زيان است، بر اين اساس نقش و كاركرد داستاني قهرمانان و شريران در آثار صمد بهرنگي توصيف و تحليل شده و جدول هايي نيز رسم شده است. بنابراين با توجه به بررسي هاي انجام شده مي توان نتيجه گرفت قهرمانان و شريران در اين آثار حالت ساده و يكساني دارند كه كمتر دگرگوني مي يابندو قهرمانان بيشتر به كمك عوامل بيروني به اهداف خود مي رسند و هم چنين مي توان گفت در مواردي هم پوشاني نقش شرير و ياريگر نيز وجود دارد.

This study examine the fictional role and functions of heroes and villains in folk tales according to the works of Samad Behrangi and according to Propp’s theory and also examine classification or idolize of heroes and villains and analyze and explain the role and fictional role of heroes and villains in mentioned works. Samad Behrangi is a contemporary writer that influenced by folklore and Azeri national literature has written stories for children in the field of social issues and since in folk tales structure of text fined identity in confrontation between the hero and villains and the role of heroes in the stories is fighting with evil and villains characters and role of villains is the stories is creating type of disaster or making damage and loss, according to this role and fictional function of heroes and villains in the works of Samad Behrangi are described and analyzed and some tables have been drawn. Therefore, according to the performed studies, it can be concluded that the heroes and the villains in these works have a simple and uniform state that is less transformative and the heroes are more likely to reach out with external factors and goals and also in some cases overlapping of the role of the villains and assistants can be observed.