درونمايه‌هاي طنز در داستان ‌هاي كوتاه زكريّا تامر

زكريا تامر (1931) از برجسته‌ترين داستان‌ نويسان معاصر سوري است. او در آثار خود، رنج و دشواري كنوني مشكلات انسان را در جهان معاصر اسلام را زواياي گوناگون با بهره‌گيري از اسلوب طنز، مورد كنكاش قرار داده است. از جمله حوزه‌هايي كه در آن ميتوان به بيان واقعيّات پرداخت، زبان طنز مي‌باشد؛ چرا كه اديب با استفاده از اين اسلوب، ميتواند پرده از حقايق پنهان و پوشيده بردارد و با توجه به تأثيرگذارى طنز در بيان زشتى‌ها و عيب‌هاى جامعه، چه در مقولة سياسى، ويا اجتماع؛ مي‌توان اذعان كرد كه زبان طنز رساتر و برتر از زبان ديگر نوشته‌ها است. زكريا تامر با زبان طنز، از واقعيّت دردناك جامعة خويش و جهان معاصر عرب، حقايق را آشكار و خوانندگان را به انديشدن در اين مقوله، وا ميدارد. وي با سلاح طنز، به رويارويي با مصائب و دشواري هاي زمانة خويش پرداخت و مسائل و مشكلات سياسي، اجتماعي عصر خويش را با اسلوبي هنرمندانه مطرح نمود. از اين‌رو، اين پژوهش بر آن است كه با روش تحليلي - توصيفي به بررسي درونمايه‌هاي طنز با سه محور، فقر و فاصلة طبقاتي، آزادي و مبارزه با استبداد، نكوهش و تمسخر ملّت عرب از سوي حاكمان مستبدّ و بيان ديدگاه‌هاي در اين زمينه در داستان‌هاي كوتاه تامر بپردازد.