عنوان مقاله :
منابع تأثيرگذار بر سياست خارجي بين الملل گرايانه ايالات متحده امريكا
پديد آورندگان :
خورشيدي، ناصر وزارت امورخارجه - دانشكده روابط بين الملل، تهران , يوسفي جويباري، محمد دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تبريز - گروه علوم سياسي، تبريز , كريمي، سعيد وزارت امورخارجه - دانشكده روابط بين الملل، تهران , عباسي، مهدي وزارت امورخارجه - دانشكده روابط بين الملل، تهران
كليدواژه :
ايالات متحده امريكا , انزواگرايي , بينالمللگرايي , نظريه پيوستگي
چكيده فارسي :
از منظر نظريه پيوستگي جيمز روزنا، پنج متغير فردي، نقش، ملي، حكومتي و سيستميك كه هر دسته از آنها نيز خود تعداد زيادي از متغيرها را در بر ميگيرند، سياست خارجي كشورها را بطور كلي شكل مي دهند. بر همين اساس از آنجايي كه ايالات متحده امريكا داراي نظام سياسي و اجتماعي باز، اقتصادي توسعه يافته، فرهنگي رسوخ پذير و كشوري بزرگ از نظر قدرت نظامي به حساب مي آيد، در شرايط عادي انتظار مي رود به ترتيب متغير نقش، جامعه، حكومت، نظام بين الملل و متغير فردي سياست خارجي اين كشور را تحت تأثير قرار دهند. اما به دليل اينكه ميزان اثرگذاري هريك از متغيرها، علاوه بر موارد فوق الذكر به حوزههاي موضوعي نيز بستگي دارد، از اينرو نمي توان ترتيب بندي فوق را در همه زمانها و مكانها ثابت و پايدار قلمداد كرد. بنابراين در پاسخ به اين سؤال كه ميزان اثرگذاري و نفوذ كداميك از مؤلفههاي مورد نظر جيمز روزنا در اتخاذ استراتژي بينالمللگرايانه و سلطه جويانه در سياست خارجي ايالات متحده امريكا بيشتر بوده است؟ به نظر ميرسد كه ترتيب بندي فوق به ميزان قابل توجهي دستخوش تغيير و دگرگوني گردد. فرضيه پژوهش مدعاي آن است كه در دوره زماني بين سالهاي 1917 تا 1989 به دليل شرايط خاص حاكم بر نظام بينالمللي، ميزان اثرگذاري و نفوذ متغيرهاي سيستميك و فردي بيش از ساير متغيرها در سياست خارجي اين كشور بوده است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي سياسي و بين المللي