عنوان مقاله :
بازآفريني انديشه اسلامي در دگرگوني مسكن تهران
پديد آورندگان :
كاميار ، مريم بنياد دانشنامه نگاري ايران - گروه هنر و معماري , تقوايي ، علي اكبر دانشگاه تربيت مدرس. - دانشكده هنر و معماري , خزاعي ، رضا دانشگاه يزد
كليدواژه :
مسكن اسلامي , شهر اسلامي , رضايتمندي و شهروندي , ناهنجاري مسكن
چكيده فارسي :
استفاده از الگوي غير اسامي وارد شده به معماري مسكوني ايران، متن معماري مسكوني را دچار گسيختگي كرده است.اين شرايط در مناسبات اجتماعي ديده شده: رضايتمندي بصري، تغيير تركيب و نحوه توزيع بافت مسكوني در قالب تخليه مركز شهر و محات قديمي، رشد حاشيه نشيني بدون توسعه شهروندي جنبه هايي از گسيختگي فضاي شهري هستند. تحليل ادراك بصري شهروندان اسامي، جهت گيري ساكنين را از تحولات كالبدي محله نشان مي دهد. در اين تحقيق مولفه هاي ارزيابي ادراك ناظر، با توجه به معيارهاي فرهنگ اسامي انتخاب شده و با تحليل پديده هايي از قبيل: فراواني رخدادهاي ضد اجتماعي و غير اسامي، كاهش تعلق خاطر، گسيختگي بافت، نابساماني و آشفتگي محيط بررسي شده كه در مجموع ارزش كيفيت محيط را بيان مي كنند. مطالعات آماري در گونه هاي نوين ساختمان هاي مسكوني تهران كه به صورت مجتمع هاي بلند مرتبه طراحي شده اند، دنبال مي شود. تحقيق انجام شده در جزييات ناهنجاري هاي اجتماعي مسكن با روش عاملي تحليل شده اند. بررسي شامل فضاهاي سكونتي است كه تحت تأثير جوامع غير اسامي وارد طراحي شهري ايران شده است و هنجارها و مغايرت هاي مشاهده شده در رفتار ساكنين خانه هاي تك خانواري، خانه هاي چند واحدي و بالاخره مجتمع هاي مسكوني مقايسه شده است. نتيجه نشان مي دهد كه مجتمع هاي مسكوني بلند مرتبه با رفتارهاي ضد اجتماعي قرينند. بدين ترتيب اگر عوارض و دستاوردهاي توسعه مسكن را در دو دسته متمايز قرار دهيم و روند تغييرات آ نها را در طول زمان بررسي كنيم مجموعه آنها همچون دو جريان متضاد به نظر خواهد رسيد كه يكي فرايند پويايي زندگي شهري و ديگري فرايند گسيختگي آن است. همچنين بافت هاي محله اي بدون هويت شاخص فرهنگ اسامي داراي ناهنجاري هاي اجتماعي هستند و در صورت عدم برنامه ريزي كالبدي مي تواند به بحران هويتي در شكل اجتماعي منجر شود.