عنوان مقاله :
كنش شناسي ديوان با تحليل جنبههاي شخصيّت پردازي آنان در قصّههاي عاميانۀ ايراني
پديد آورندگان :
يوسفي، سحر دانشگاه رازي، كرمانشاه - دانشكده ادبيات و علوم انساني , ايراني، محمد دانشگاه رازي، كرمانشاه - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيّات فارسي , بيگزاده، خليل دانشگاه رازي، كرمانشاه - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيّات فارسي , عزيزي فر، اميرعبّاس دانشگاه رازي، كرمانشاه - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
ديو , كنش شناسي , شخصيّت ديو , عشق ديو و آدميزاد , قصّههاي ايراني
چكيده فارسي :
ديو موجودي اسطورهاي – افسانهاي در قصّههاي عاميانۀ ايراني است كه در باورهاي اساطيري ريشه دارد و پرورشيافتۀ انديشه و خيال عامّه است. ديوها روزگاري در شمار خدايان هند و ايراني بودهاند، امّا رفتهرفته در باور ايرانيان تنزّل يافتهاند. جنبۀ دوگانۀ برخورد با ديو در ناخودآگاه جمعي مردم تأثير داشته و شخصيّت ديو را در افسانهها و باورهاي مردمي دوگانه يا چندگانه ساخته است. از اين روي ريشۀ دوگانگي يا چندگانگي شخصيّت ديوان را بايد در باورهاي اساطيري مختلف، جنسيّت و نوع آنها جست. اين پژوهش شخصيّت و كنش ديو را از جنبههاي مختلف در مجموعۀ چهار جلدي قصّههاي ايراني به شيوۀ توصيفي - تحليلي كاويدهاست. يافتهها نشان ميدهد، ديوها با ويژگيهاي مختلفي در قصّهها ظاهر ميشوند و شخصيّت آنان همواره ثابت نيست و در قصّههاي ايراني كاركردهاي متفاوتي دارند كه اين كاركردها به ترتيب بسامد عبارتند از: مخرّب، سازنده، منفعل و متغييّر. چهرۀ ديوان در قصّههاي ايراني بازتابي از باورهاي جمعي و اعتقادات اسطورهاي ايراني هستند. عشق ديو وآدميزاد نيز بنمايهاي برجسته در اين قصّههاست كه كاميابي و وصل با نيروي خير و ناكامي با نيروي شر فراهم خواهد شد. سرنوشت و سرانجام ديوها نيز متناسب با چهرهها و كنشهاي آنها در قصّههاي مورد مطالعه است.
عنوان نشريه :
زبان و ادب فارسي- دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج