فلسفه دولت و حكومت از ديدگاه شيخ اشراق

از گذشته دور مسئله شناخت نفس يكي از موضوعات مهم فلسفه بوده است. با توجه به گزارش تاريخ¬نگاران، افلاطون و بخصوص ارسطو از نخستين فيلسوفاني هستند كه به دانش نفس¬شناسي نظر داشته¬اند. يكي از حكيماني كه در آثار متعدد خود به مسئله نفس و جوانب آن پرداخته، سهروردي است.پس از فارابي، سهروردي يكي از متنفذين حكمت در فرهنگ اسلامي است كه با پايه گذاري حكمت اشراق، نگرش نويني از فلسفه اسلامي را ارائه داد. با توجه به مباني معرفت شناسي سهروردي، نگاه خاص وي به انسان و جهان موجب شده تا براي زندگي اين جهاني انسان ها از باب ضرورت، الگويي مناسب بينش خود ارائه كند. سهروردي، فلسفه خود را با معرفت نوري نفس، آغاز مي‌كند و سامانه فلسفي خود را در همه مسائل با آن مفهوم از «نور» كه از خودشناسي سلوكي خويش اخذ كرده، راه‌اندازي و تبيين مي‌نمايد. سهروردي، اثر مستقل سياسي ندارد، ولي در آثار متعدد خود از سياست به معناي اصلاح خلق و رهبري جامعه، غافل نبوده و همواره دغدغه سعادت و نيل به عدالت را در جامعه داشته است؛ از اين رو با اثبات ضرورت زندگي جمعي انسان، به رسالت انبيا اشاره مي كند و از اين رهگذر پلي به سوي حكومت حكيمان مي زند

this article has no abstract