شناسايي پيشران‌هاي مؤثر بر موفقيت شركت‌هاي دانش‌بنيان با تأكيد بر نقش هوشمندي كسب‌وكار

Identification of influential factors in the success of knowledge-based companies emphasizing the role of business intelligence

در عصر ديجيتال، فرصت‌ها و تهديدها زيادي اطراف شركت‌هاي دانش‌بنيان وجود دارد كه مي‌تواند موفقيت آن‌ها را تحت تأثير قرار دهد. در اين ‌بين، براي برنامه‌ريزي جهت اتخاذ استراتژي‌هاي رقابتي، نياز به ابزارهاي نويني است كه هوشمندي كسب‌وكار يكي از مؤثرترين اين ابزارها مي‌باشد. با توجه به اهميت هوشمندي كسب‌وكار، هدف اصلي اين پژوهش بررسي و شناسايي پيشران‌هاي مؤثر بر موفقيت شركت‌هاي دانش‌بنيان با تأكيد بر نقش هوشمندي كسب‌وكار است. رويكرد پژوهش حاضر آميخته، ازنظر هدف، كاربردي و ازنظر ماهيت و روش توصيفي- پيمايشي است. جامعه آماري اين تحقيق در مرحله كيفي را خبرگان، كارشناسان و مديران شركت‌هاي دانش‌بنيان با حداقل سه سال سابقه كاري مفيد تشكيل مي‌دهند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري گلوله برفي و مصاحبه اكتشافي با 12 نفر، اشباع حاصل‌شده است. جامعه آماري مرحله كمي نيز از اساتيد دانشگاه در حوزه‌هاي مرتبط با حداقل 10 سال سابقه تدريس و مديران شركت‌هاي دانش‌بنيان با حداقل 5 سال فعاليت مفيد تشكيل‌شده است كه با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند، 32 نفر انتخاب و از طريق پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات موردنظر جمع‌آوري‌شده است. براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها در مرحله كيفي از روش تحليل تم و در مرحله كمي از معادلات ساختاري استفاده‌شده است. نتايج نشان مي‌دهد براي موفقيت شركت‌هاي دانش‌بنيان بازيگران بسيار زيادي دخالت دارند كه ازجمله آن‌ها مي‌توان به «هم‌افزايي كسب‌وكار» اشاره نمود كه از طريق «هم‌افزايي بازاريابي» و «هم‌افزايي تكنولوژيكي» شكل مي‌گيرد. دراين‌بين «هوشمندي كسب‌وكار» نيز به‌عنوان يك متغير ميانجي، نقش بسيار مهمي در تسهيل فرايند موفقيت شركت‌هاي دانش‌بنيان بازي مي‌نمايد.

In the digital age, there are many opportunities and threats around knowledgebased companies that can affect their success. In the meantime, planning for the adoption of competitive strategies requires new tools, of which business intelligence is one of the most effective. Given the importance of business intelligence, the main purpose of this study is to investigate and identify the drivers that affect the success of knowledge-based companies by emphasizing the role of business intelligence. The approach of the present study is mixed, in terms of purpose, applied and in terms of nature and method, is descriptive-survey. The statistical population of this research in the qualitative stage consists of elites, experts and managers of knowledge-based companies with at least three years of useful work experience, which has been saturated using snowball sampling and exploratory interviews with 12 people. The statistical population consists of a small number of university professors in related fields with at least 10 years of teaching experience and managers of knowledge-based companies with at least 5 years of useful activity. Using purposive sampling method, 32 people were selected and the information was collected through a researcher-made questionnaire. To analyze the data in the qualitative stage, the theme analysis method was used and in the quantitative stage, structural equations were used. The results show that many actors are involved in the success of knowledge-based companies, including "business synergy", which is formed through "marketing synergy" and "technological synergy". Meanwhile, "business intelligence" as a mediating variable, plays a very important role in facilitating the success process of knowledgebased companies.