تحليلي بر عملكرد فضاهاي عمومي شهري با اهداف پياده‌مداري (مطالعه موردي: بخش مركزي شهر اروميه)

The Analysis of urban public spaces function with walking-oriented goals (Case study: The central portion of Uremia Metropolitan)

پياده روي به عنوان يكي از بنيادي ترين، ارزانترين، سالمترين، پاكترين و دراستطاعت ترين شيوه هاي آمد و شد، تفريح و اجتماعي شدن شهروندان به شمار مي رود. از آنجا كه آغاز و پايان نزديك به همه جابه جايي هاي درون شهري با پياده روي گره خورده است و اين شيوه آمد و شد داراي پيامدهاي مطلوب اقتصادي، اجتماعي و محيط زيستي بسياري است، ارزيابي قابليت پياده روي شهر، به عنوان يكي از دغدغه هاي برجسته برنامه ريزي شهري نوين مطرح مي باشد. بنابراين آسيب شناسي عملكرد فضاهاي عمومي شهري با اهداف پياده مداري به عنوان برجسته ترين هدف اين پژوهش مطرح شده است. در همين زمينه تلاش پژوهش باشنده بر اين بوده تا عملكرد فضاهاي عمومي بخش مركزي شهر اروميه را از نگاه ميزان ايمني و راحتي در پيوند با اهداف پياده مداري، مورد ارزيابي و بررسي قرار دهد. روش پژوهش پيمايشي بوده و گردآوري داده ها بر پايه مطالعات اسناديكتابخانه اي و بررسي هاي ميداني (در قالب كاربست ابزاري چون چك ليست، مطالعات كارشناسي، مشاهده و عكس برداري از محدوده) بوده است. در تجزيه و تحليل اطلاعات نيز از نرم افزارهاي آماري و سيستم اطلاعات جغرافيايي (gis) استفاده شده است. دستاوردهاي پژوهش نشان مي دهد كه هر چند بخش مركزي شهر اروميه داراي بيشترين بار ترافيكي و جمعيتي در سطح شهر مي باشد، اما به لحاظ شاخص هاي مرتبط با تسهيلات پياده روي داراي وضعيت مطلوبي نبوده و اين امر با بنيادهاي پياده مداري سازگار نمي باشد. در اين راستا، راه حل ها و پيشنهادهايي ارائه گرديده است.

Walking as a form of movement (transportation) is the most important pattern of all citizens traveling. Almost all travels commence and end up with walking, so that the assessment of pedestrian safety and comfort is a main challenge of urban planning at present century. The most important purpose of this research is analyzing of urban public spaces performance with walking-oriented goals toward building a more walkable and livable city. Therefore, this research has tried to evaluate the function of public spaces of the central portion of Uremia Metropolitan from safety and convenience viewpoint in connection with walking-oriented objectives. Research method was case study method based on documental, librarian and field studies (check List and Photography). To analyze the data, statistical software and Geographic Information System (GIS) was used. The results showed that although the central portion of Uremia metropolitan has highest traffic and population crowd, the safety and convenience indicators have not been desirable, and this is against walkability indicators. Finally some recommendations and suggestions have been presented toward a walkable city.