سنجش نگرش و ادراكات دانشجويان و دانش آموختگان كارشناسي ارشد نسبت به نقش برنامه هاي درسي رشته تحصيلي خود در كسب مهارت هاي شغلي، انتظارات شغلي و شانس اشتغال آنها

هر هدف كلي اين پژوهش سنجش نگرش و ادراكات دانشجويان و دانش آموختگان كارشناسي ارشد رشته هاي كشاورزي دانشگاه شهيد چمران اهواز نسبت به نقش برنامه هاي درسي رشته تحصيلي خود در كسب مهارتهاي شغلي، انتظارات شغلي و شانس اشتغال آنها مي باشد. پژوهش حاضر ازحيث هدف،كاربردي؛ و ازحيث ماهيت، توصيفي- پيمايشي از نوع همبستگي است. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان و دانش آموختگان مقطع كارشناسي ارشد رشته هاي كشاورزي پنچ گروه آموزشي دانشكده كشاورزي دانشگاه شهيدچمران اهواز طي سالهاي 1387 تا 1391 و همچنين دانشجويان حاضراست كه هنوز تحصيلات خود را به پايان نرسانيده اند(577=N). با توجه به اهميت موضوع و تعداد جامعه آماري، نمونه گيري در اين پژوهش بهصورت سرشماري انجام شد و بدين ترتيب تمام اعضاي جامعه آماري به عنوان نمونه آماري پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات در اين پژوهش پرسشنامه اي تهيه شده توسط مقدم (1392) است. پرسشنامه مذكور داراي 52 سؤال بود كه 6 خرده مقياس (ديدگاه نسبت به رشته تحصيلي، تقويت دانش تئوري، تقويت دانش عملي، تأثير دانشگاه محل تحصيل، رشد حرفهاي، نگاه جامعه) را مي سنجد. براي سنجش روايي پرسشنامه مورد نظر، از روايي صوري استفاده شد و همچنين براي بررسي پايايي ابزار پژوهش از آزمون آلفاي كرونباخ استفاده گرديد(89/0= ) براي تحليل نتايج سؤال شماره 1 با استفاده از آمار توصيفي شامل فراواني و درصد، سؤالات شماره 2 تا 7 از آمار استنباطي رگرسيون و سؤالات شماره 8 تا 11 نيز از آزمون آماري واريانس چند راهه استفاده شد. تحليل نتايج بيانگر اين است كه تقريباً 33 درصد از واريانس مهارتهاي شغلي دانشجويان و دانش آموختگان از طريق بررسي نگرش و انتظارات شغلي دانشجويان و دانش آموختگان قابل تبيين است. نتايج مشخص كرد كه بين ادراك از دروس نظري دانشجويان و دانش آموختگان و مهارتهاي شغلي آن‌ها رابطه مثبت و معني داري وجود دارد. همچنين آزمون همبستگي بين دو متغير ادراك و نگرش دانشجويان و دانش آموختگان نسبت به دروس عملي و مهارت هاي شغلي كسب شده توسط آنها نشان داد كه رابطه مثبت و معناداري ميان نگرش نسبت به دروس عملي و مهارتهاي شغلي دانشجويان و دانش آموختگان وجود دارد. از ديگر يافته هاي اين پژوهش اين بود كه بين ادراك دانشجويان و دانش آموختگان در زمينه دروس نظري و نگرش تحصيلي آنها همبستگي بالايي وجود داشت، با وجود اينكه بين ادراك دانشجويان و دانش آموختگان نسبت به دروس عملي و نگرش و انتظارات شغلي آنها رابطه ي معناداري وجود دارد، ولي اين رابطه نسبت به دروس نظري درسطح پايين تري قراردارد. همچنين نتايج به دست آمده نشان دهنده اين بود كه در زمينه نگرش و انتظارات شغلي دانشجويان و دانش آموختگان بين دختران و پسران تفاوت معناداري وجود ندارد.

this article has no abstract