عنوان مقاله :
مقايسه سطوح يادگيري به روش مشاركتي و انفرادي دركلاس معكوس مطالعات اجتماعي دوره ابتدايي
عنوان به زبان ديگر :
Comparing Cooperative with Individual Flipped Learning in Elementary School Social Studies
پديد آورندگان :
عزيزخاني، فائزه دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، تهران، ايران , جعفرخاني، فاطمه دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه تكنولوژي آموزشي، تهران، ايران , نيلي، محمدرضا دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه تكنولوژي آموزشي، تهران، ايران
كليدواژه :
دوره ابتدايي , سطوح يادگيري بلوم , مطالعات اجتماعي , يادگيري معكوس , يادگيري گروهي
چكيده فارسي :
هدف اصلي پژوهش حاضر مقايسه سطوح يادگيري در رويكرد معكوس به روش انفرادي و گروهي باگروه تدريس معمول در درس مطالعات اجتماعي دانش آموزان پايهي پنجم ابتدايي مي باشد. روش تحقيق شبه آزمايشي و طرح تحقيق، پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه ي آماري شامل دانش آموزان دختر مشغول به تحصيل در پايه پنجم ابتدايي شهر تهران منطقه 18 در سال تحصيلي 1399-1398 بود. نمونه گيري از نوع در دسترس شامل بر 60 دانش آموز از يك دبستان دولتي بود كه به صورت تصادفي در سه گروه يادگيري معكوس مشاركتي، معكوس فردي و آموزش معمول قرار گرفته و طي 12 جلسه آموزش ديدند. ابزار گردآوري اطلاعات آزمون محقق ساخته (پيش آزمون- پس آزمون) مطابق با سطوح شناختي بلوم با تاييد روايي و پايايي بود. جهت تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي و آزمون تحليل كواريانس استفاده شد. يافته هاي حاصل از نتايج پژوهش نشان داد كه رويكرد يادگيري معكوس بر ميزان يادگيري دانش آموزان تاثير معناداري داشته و تاثير آن به ترتيب در گروه معكوس مشاركتي و معكوس فردي نسبت به آموزش معمول بيشتر بوده است اما سطوح بالاي يادگيري در حيطه شناختي بلوم در گروه معكوس مشاركتي نسبت به معكوس فردي بيشتر بوده است.
چكيده لاتين :
The main purpose of this study is to compare learning levels of cooperative flipped learning with individual one of fifth grade primary students in social studies. The research method is quasi-experimental and the research design is pretest-posttest with a control group. The statistical population included female students studying in the fifth grade of elementary school in Tehran, district 18 in the academic year 1398-99. The statistical sample consisted of 60 students who were randomly selected from a public primary school and participated in three groups of cooperative , individual flipped classes and the normal class for 12 sessions. The researcher-made test data collection tool (pre-test-post-test) was in accordance with Bloom's cognitive levels by confirming the content validity. Descriptive statistics and analysis of covariance were used to analyze the data. Findings from the results showed that flipped learning approach had a significant effect on students' learning and its effect was higher in cooperative and individual flipped groups than the normal method, respectively. However high levels of learning in Bloom's cognitive domain in cooperative flipped group has been greater than the individual one.
عنوان نشريه :
فن آوري اطلاعات و ارتباطات در علوم تربيتي