عنوان مقاله :
تحليل نشانهشناسي انتقادي قصيده «العشاء الأخير» با تكيه بر روش متني و فرامتني فركلاف و روش كنش تحليل تئوون ليون
پديد آورندگان :
طاهري نيا ، علي باقر دانشگاه تهران - گروه زبان و ادبيات عربي , ملاابراهيمي ، عزت دانشگاه تهران - گروه زبان و ادبيات عربي , الياسي ، حسين دانشگاه تهران
كليدواژه :
امل دنقل , العشاء الأخير , نشانه شناسي اجتماعي , نشانه شناسي انتقادي , فركلاف , ليوون
چكيده فارسي :
نشانهشناسي شاخه گسترده و فراگير و متشكل از مكاتب واگرا و همگرا است كه به تحليل نشانههاي توليد معنا ميپردازد. از مهمترين شاخههاي نشانهشناسي، نشانهشناسي انتقادي است كه بر پايه زبانشناسي نقش گراي هاليدي بناشده و بر بافت محيطي متن تأكيد دارد. پژوهش حاضر ميكوشد تا سروده «العشاء الأخير» از امل دنقل را بر اساس اصول نشانهشناختي اجتماعي با بررسي الفاظ و تراكيب متني و ويژگيهاي ساختاري متن و تحليل بافت محيطي و بينامتني متن بازخواني كند. قصيده «العشاء الأخير» حاصل سالهاي بعد از شكست 67 است كه نابساماني و تلخي هاي شكست و پيامدهاي آن و انحرافات سلطه حاكم بر مصر و يا كشورهاي عربي را به تصوير ميكشد. شاعر در اين چكامه با بازخواني گذشته تاريخي و اسطوري و با محكوم كردن اوضاع كنوني، فرياد تغير سر ميدهد و با هدف القاي در اين قصيده نقاب گذشته را بر سر كشيده و شخصيتهاي تاريخي، ديني و اسطوري را به خدمت گرفته تا تصويري شفاف از اوضاع مصر و ايدئولوژي هاي خويش ترسيم كند. وي با استفاده از تكنيك هاي زباني و قدرت تأثير گذاري آن، نظام گفتمان انتقادي يكپارچه اي را در برابر سلطه استبداد خلق كرده است با پرداختن به برخي آفات اجتماعي چون فقر و واپسگرايي و نبودن فضاي آزادي در فضاي جامعه، بر نقش مهم روشنفكر در ايجاد تغييرات در ساختار جامعه تأكيد ميكند، شاعر براي اين منظور براستراتژي بينامتنيت و ريشخند و ناسازواري تكيه كرده تا علاوه بر پويايي شعر خويش، به ايدئولوژيهاي گفتمان خويش يك نوع عينيت بخشد و همواره در گفتمانش در كنار بازتاب اوضاع نابسامان مصر و جامعه عرب به مشروعيت زدايي از سلطه حاكم ميپردازد.