شماره ركورد :
1164712
عنوان مقاله :
واكاوي ساختار اسطوره‌اي سفر «قهرمان درون» قصۀ بهرام و گل‌اندام با تكيه بر نظريۀ جوزف كمپبل، پيرسون و كي‌مار
پديد آورندگان :
صدري زاده ، نگين دانشگاه شهيد باهنر , مدبري ، محمود دانشگاه شهيد باهنر - گروه زبان و ادبيات فارسي , صرفي ، محمدرضا دانشگاه شهيد باهنر - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
273
تا صفحه :
303
كليدواژه :
ادبيات عامه , ساختار اسطورهاي , سفر قهرمان درون , بهرام و گل‌اندام , پيشينۀ ادبيات كودك
چكيده فارسي :
شباهت ساختار اسطوره و قصه به پيدايي نظريه‌ هاي منجر شده است كه بر مبناي آن ها مي توان عناصر تكرارشونده ميان اساطير و قصه‌ها را كشف و تحليل كرد. اين پژوهش به شيوه توصيفي ـ تحليلي و بر اساس چارچوب نظري تحليل روان‌شناختي ـ كهن‌الگويي كارول. اس. پيرسون و هيو.كي‌مار در نظريه «بيداري قهرمان درون» و در بستر نظريه «سفر قهرمان» جوزف كمپبل تلاش كرده ‌‌است روند سفر «قهرمان درون» در قصۀ «بهرام و گل اندام» را واكاود. پژوهشگران تلاش مي‌كنند تا ضمن بررسي روند سفر قهرمان درون، چگونگي تجلي كهن الگوها را در مراحل سفر تحليل كنند تا نشان دهند قهرمان قصه هاي عامه نيز همچون شخصيت‌هاي هشيوار با تجلي اين كهن‌الگوها مي‌توانند در فرايند تفرّد گام نهند و سفر قهرماني را پيش گيرند. از تحليل ساختار اسطوره اي اين قصه چنين بر مي آيد كه قصه با بهره از سه مرحلۀ «عزيمت»، «تشرف» و «بازگشت»، زمينه را براي ظهور كهن الگوها فراهم مي سازد. قهرمان نيز سفر خود را با ترك خانه و كهن الگوي «جست وجوگر» آغاز مي كند و در روند سفر بنا بر موقعيت هاي داستاني، كهن الگوي درون قهرمان با دگرديسي مواجه مي شود و ساير كهن الگوها پديدار مي شوند. تغيير كهن الگوي درون قهرمان سبب نمودهايي در كنش هاي بيروني شخصيت مي شود. بارزترين كهن‌الگوهاي بهرام، «عاشق»، «جست وجوگر» و «جنگجو» است كه درنهايت، با تشكيل خانواده كه به نوعي «بازگشت» به محيط خانه است كهن‌الگوي «حاكم» بيدار مي‌شود. نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد قصۀ «بهرام و گل اندام» ساختاري اسطوره‌اي دارد و به دليل رويكرد روان‌شناختي خود بر پايۀ نظريات كهن‌الگويي قابل تحليل و انطباق است.
عنوان نشريه :
فرهنگ و ادبيات عامه
عنوان نشريه :
فرهنگ و ادبيات عامه
لينک به اين مدرک :
بازگشت