الگوي راهبردي مديريت دانش در اداره امور فرهنگي و تربيتي

امروزه با توجه به ويژگي و تنوع سازمان هاي فرهنگي و تربيتي، مؤلفه هاي مديريت دانش اين سازمان ها بر اساس استراتژي متفاوت است و استراتژي اصلي سازمان به هم افزايي دانش سازماني كم مي كند. توفيق راهبردي يك سازمان فرهنگي و تربيتي مستلزم بهره گيري از الگوي راهبري مناسب مديريت دانش در اداره آن است.عوامل گوناگوني بر طراحي الگوي راهبردي مديريت دانش در اداره امور فرهنگي و تربيتي تاثيرگذار هستند كه توجه به اين عوامل در طراحي موفق الگوي مديريت دانش حياتي است.هدف از انجام اين پژوهش شناسايي عوامل اساسي مديريت دانش در سازمان زندان هاي استان تهران بوده كه بر طراحي مناسب الگوي راهبردي مديريت دانش در اداره امور فرهنگي و تربيتي اثر مي گذارد. جهت شناسايي و استخراج مولفه هاي مورد نظر،بنا بر ماهيت اكتشافي و نيز بدليل پيچيدگي ابعاد مختلف پژوهش، روش كيفي انتخاب گرديد. براي جمع آوري اطلاعات از جامعه مورد نظر اين پژوهش شامل رؤساي فرهنگي و كاركنان ادارات فرهنگي از روش مصاحبه عميق استفاده شد. از طريق روش نمونه گيري نظري خبرگان مورد نظر انتخاب شدند.تحليل داده ها نشان داد كه پس از نوزده مصاحبه مقولات شكل گرفته به اشباع نظري رسيده اند. يافته ها نشان داده است كه 20 مؤلفه شامل تبيين و اشاعه فرهنگ سازماني، استراتژي و سياست هاي دانش محور، الگوبرداري، نقش رهبري، اهميت منابع انساني، زيرساخت مناسب فناوري و اطلاعات، فرآيندهاي ارزيابي دانش، ساختار سازماني، شبكه خبرگان، اختصاص پاداش و مشوق ها، برنامه هاي آموزشي، همكاري و كار تيمي، سهولت در دسترسي به دانش، معماري مديريت دانش، مهندسي مجدد، شفافيت، اعتماد، ارتباط نظام مند با ذينفعان، راهبردهاي دانش، اهميت ثبت، ذخيره و مستند سازي دانش شناسايي شده است. نتيجه گيري: طراحي الگوي راهبردي مديريت دانش در اداره امور فرهنگي و تربيتي زندان هاي استان تهران در صورتي موفقيت آميز است كه اين مؤلفه ها شناسايي شده در آن سازمان استقرار و بكار گرفته شوند.