طراحي الگوي احصاي استراتژي‌هاي بهينه رفتار

Design of reckon pattern of behavior optimization

اهميت امر حسابرسي داخلي در دهه‌هاي اخير رو به رشد بوده و حسابرسان داخلي در دنياي امروز نقش و جايگاه مناسبي را در سازمان‌ها ايفا مي‌كنند. در راستاي ارزش افزايي بيشتر حسابرسي داخلي و بهبود عمليات سازمان، اتخاذ استراتژي‌هاي بهينه رفتار واجد اهميت زيادي است. در اين پژوهش، ابتدا وضع مطلوب استراتژي‌هاي رفتاري (با تأكيد بر تناسب سه مؤلفه وظيفه، رهبري و انگيزش) در اداره حسابرسي داخلي شهرداري مشهد، احصاء شد و پس‌ازآن وضع موجود استراتژي‌ها در اداره موصوف شناسايي گرديد. سپس به مقايسه وضع موجود با وضع مطلوب پرداخته شد تا عدم تطابق‌هاي احتمالي استخراج گردد. ابزار گردآوري اطلاعات در اين پژوهش، مصاحبه، روش جمع‌بندي نظرات، دلفي و روش تعيين حجم نمونه، مورگان بوده است. نتايج پژوهش نشان داد استراتژي بعد "انگيزش" متناسب با وضع مطلوب است به‌طوري‌كه مكانيزم پاداش‌دهي به كاركنان هم بر اساس نتايج بوده و هم اينكه پرداخت‌ها به‌صورت فردي انجام‌شده است. ليكن استراتژي‌هاي بعد "طراحي وظيفه" به نحو مطلوب پياده‌سازي نشده است به‌طوري‌كه بخش‌بندي وظايف پايين است و وظايف تكراري بالاست. درحالي‌كه اين استراتژي بايستي تغيير كند به‌گونه‌اي كه از دادن وظايف تكراري به كاركنان، پرهيز نموده و از سوي ديگر وظايف را حتي‌الامكان بخش‌بندي و تفكيك نمود. همچنين در خصوص استراتژي بعد "رهبري"، بايستي تغييرات لازم (در دو منظر تفويض اختيار و اجتناب از ابهام) اعمال شود به‌نحوي‌كه تفويض اختيار به حسابرسان در انتخاب موضوعات رسيدگي بيشتر شود و مدير از ابهام و ريسك اجتناب نمايد.

In recent decades the importance of internal audit is growing and in today's world, internal auditors have an appropriate role and position in organizations. For adding more value to internal auditing and improving the organization's operations, taking optimal treatment strategies have great importance. In this study, first the ideal situation of behavioral strategies was recognized (with an emphasis on proportion of three components of duty, leadership and motivation) in the internal audit department of Mashhad Municipality by Delphi method and then the present status of strategies was identified in the subjected department. Then the ideal situation was compared with the current situation so to extract the probable lack of matching. The results showed that the strategy of "motivation" is proportional to the desired condition so that the mechanism of rewarding employees was also based one are many repetitive tasks. an‎d this strategy should change in order to avoid giving repetitive tasks to employees, and on the other hand categorize and separate the tasks as much as possible. Also about the strategy of the "leadership", necessary changes should be applied (in both delegation of authority and avoidance of ambiguity) so that more authority be delegated to the auditors in the selection of subjects and the managers avoid ambiguity and risk.