شماره ركورد :
1165683
عنوان مقاله :
مقايسه‌ي تأثير تركيب فيبرينوژن سنتتيك و آلبومين با پلاسماي تازه منجمد شده در پيش‌گيري از اختلالات انعقادي جراحي قلب اطفال
پديد آورندگان :
معصومي ، غلامرضا دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده‌ي پزشكي، مركز تحقيقات بيهوشي و مراقبت ‌هاي ويژه - گروه بيهوشي و مراقبت ‌هاي ويژه , بيگدليان ، حميد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده‌ي پزشكي - گروه جراحي قلب , موسويان ، مسعود دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده‌ي پزشكي - كميته‌ي تحقيقات دانشجويي , رضايي ، اصغر بيمارستان چمران - گروه بيهوشي و مراقبت‌هاي ويژه , عابدي ، حسين بيمارستان چمران - گروه پرستاري , ضيايي‌فرد ، محسن دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده‌ي پزشكي - گروه بيهوشي و مراقبت‌ هاي ويژه
از صفحه :
11
تا صفحه :
19
كليدواژه :
پلاسماي تازه منجمد شده , فيبرينوژن , جراحي قلب اطفال
چكيده فارسي :
مقدمه: يكي از مشكلات مهم جراحي قلب اطفال، خونريزي پس از باي‌پاس قلبي ريوي است و تزريق پلاسماي تازه منجمد شده (FFP يا Fresh frozen plasma) جهت جبران خون از دست رفته و پيش‌گيري از اختلالات انعقادي، به طور معمول اولين اقدامي است كه براي بيمار انجام مي‌گيرد، اما برخي مطالعات نشان داده است تزريق فيبرينوژن و آلبومين مي‌تواند در جبران خون از دست رفته و پيش‌گيري از اختلالات انعقادي مؤثر باشد. از اين رو، مطالعه‌ي حاضر با هدف تعيين تأثير تركيب فيبرينوژن سنتتيك و آلبومين با پلاسماي تازه منجمد شده، در پيش‌گيري از اختلالات انعقادي در جراحي قلب اطفال بستري در بيمارستان چمران اصفهان طي سال 1393 انجام شد. روش‌ها: طي يك مطالعه‌ي كارآزمايي باليني، 90 بيمار داراي معيارهاي ورود به مطالعه به روش تصادفي‌سازي بلوكي در دو گروه تقسيم شدند. گروه اول، تحت تزريق پلاسماي تازه منجمد شده و گروه دوم تحت تزريق فيبرينوژن سنتتيك و آلبومين قرار گرفتند. قبل و بعد از عمل در تمام بيماران، مقدار پلاكت (Plt يا Platelet)، زمان پروترومبين (PT يا Prothrombin time)، زمان ترومبوپلاستين نسبي (PTT يا Partial thromboplastin time)، زمان انعقاد فعال (ACT يا Activated clotting time)، گازهاي خون شرياني (ABG يا Arterial blood gas)، هموگلوبين (Hb يا Hemoglobin) و سطح فيبرينوژن خون بررسي و مقايسه شد. يافته‌ها: بررسي سطح هموگلوبين بيماران در قبل از عمل در دو گروه دريافت كننده‌ي پلاسماي تازه منجمد شده و فيبرينوژن و آلبومين، به ترتيب 1/9 ± 10/6 و 3/3 ± 11/9 (0/290 = P)، در يك ساعت بعد از عمل 2/2 ± 12/9 و 2/3 ± 12/3 و در 24 ساعت بعد از عمل 1/7 ± 12/9 و 2/6 ± 13/1 بود (0/750= P) و تفاوت معني‌داري بين دو گروه مشاهده نشد. همچنين، روند تغييرات سطح هموگلوبين بين دو گروه اختلاف معني‌دار نداشت (0/690= P). سطح فيبرينوژن در قبل از عمل در دو گروه متفاوت بود، اما در بعد از عمل اختلاف معني‌داري بين دو گروه مشاهده نشد. نتيجه‌گيري: استفاده از تركيب فيبرينوژن و آلبومين در بيماران تحت اعمال جراحي قلب حداقل به اندازه‌ي پلاسماي تازه منجمد شده از اختلالات انعقادي و ميزان نياز به تزريق پلاسماي تازه منجمد شده مي‌كاهد. از اين رو، استفاده از اين تركيب در كودكاني كه تحت عمل جراحي قلبي قرار مي‌گيرند، طبق نظر پزشك جراح و در صورت عدم وجود كنترا انديكاسيون، توصيه مي‌گردد.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
لينک به اين مدرک :
بازگشت