عنوان مقاله :
گزارش مورد: رهايي مادر باردار مبتلا به آمبولي ريه از مرگ، به دنبال خونريزي وسيع ناشي از جفت پركرتا با تهاجم به مثانه
پديد آورندگان :
ناظم رعايا ، بهزاد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي، مركز تحقيقات بيهوشي و مراقبتهاي ويژه - گروه بيهوشي و مراقبتهاي ويژه , قاسمي تهراني ، هتاو دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكدهي پزشكي - گروه زنان و زايمان
كليدواژه :
انعقاد داخل عروقي منتشر , سندرم ديسترس تنفسي حاد , آمبولي ريه , جفت پركرتا
چكيده فارسي :
مقدمه: با پيشرفت علم پزشكي، كاهش قابل ملاحظهاي در بروز عوارض و مرگ و مير ناشي از بيماريهاي زنان ايجاد شده است. خونريزي، هنوز علت عمدهي مرگ و مير مادر به دنبال انجام عمل جراحي سزارين و نيز علت نيمي از موارد مرگ پس از زايمان ميباشد. معرفي بيمار: خانم باردار 37 ساله، 37 هفته، با سابقهي دو بار سزارين، دو بار كورتاژ و جفت اكرتا كه تحت درمان آمبولي ريه بود و قبل از عمل، اكوكارديوگرافي شد و پرفشاري شريان ريوي برايش مطرح شده بود، به صورت اورژانسي جهت سزارين به اتاق عمل آورده شد. پس از تولد نوزاد، به علت وجود جفت پركرتا و داروهاي ضد انعقادي كه به دليل آمبولي در طول بارداري مصرف مينمود، دچار خونريزي فوقالعاده شديد و غير قابل كنترل گرديد. بيمار هيستركتومي شد و قسمتي از مثانه خارج گرديد و به علت تهاجم جفت به لگن و مثانه، شريان هيپوگاستريك مسدود گرديد، اما تراوش منتشر (Oozing) به وجود آمده در محل عمل، متوقف نشد. به همين دليل، دو عدد درن بزرگ GP تعبيه گرديد و شكم بسته شد. خون، مايعات و فرآوردههاي خوني با شدت و سرعت بيشتري تجويز گرديد. با توجه به عوارض ناشي از اختلال انعقاد خون ترقيقي (Dilutional coagulopathy) احتمالي و انتقال خون گسترده (Massive transfusion)، بيمار دچار انعقاد داخل عروقي منتشر شد. بيمار در خاتمهي عمل، دچار ايست قلبي گرديد و پس از احياي قلبي ريوي، ضربان قلب وي به حالت عادي برگشت و علايم حياتي بيمار پايدار گرديد. بيمار با حفظ لولهي تراشه و تعبيهي دستگاه ونتيلاتور، در بخش مراقبتهاي ويژه بستري شد. يك هفته بعد، بيمار دچار سندرم ديسترس تنفسي حاد گرديد و در انتهاي هفتهي دوم، دستگاه ونتيلاتور با موفقيت جدا و لولهي تراشه خارج گرديد. بيمار 21 روز بعد، با سلامت كامل ترخيص گرديد. نتيجهگيري: در اعمال جراحي مانند جفت پركرتا كه با خونريزي شديد همراه است، جهت ثبات علايم حياتي، لازم است به سرعت خون و مايعات زياد تجويز گردد و پس از تثبيت نسبي علايم حياتي، تجويز كريستالوئيدها محدود شود و فشار سيستول بين 100-70 ميليمتر جيوه حفظ گردد تا بيمار، دچار عوارض ناشي از اختلال انعقاد خون ترقيقي احتمالي و انتقال خون گسترده نشود.
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان
عنوان نشريه :
مجله دانشكده پزشكي اصفهان