استراتژي هاي آموزش و يادگيري و نوآوري كارآفرينانه در عصر انقلاب صنعتي چهارم در شركت هاي صنايع غذايي شهرك هاي صنعتي شهر اهواز

مقاله حاضر با هدف ارائه الگوي استراتژي هاي آموزش و يادگيري سازماني و نوآوري كارآفرينانه در عصر انقلاب صنعتي چهارم در شركت هاي صنايع غذايي مستقر در شهرك هاي صنعتي شهر اهواز تدوين شده است. با بهره گيري از روش پژوهش آميخته اين مطالعه اجرا شده است. در بخش كمي با بهره گيري از پرسشنامه استاندارد 43 سؤالي استراتژي هاي آموزش و يادگيري سازماني واتكينس و همكاران (1996) و پرسشنامه استاندارد 23 سؤالي نوآوري كارآفرينانه گونداي و همكاران (2011) و در بخش كيفي با روش داده بنياد الگوي پارادايمي آموزش و يادگيري در شركت هاي غذايي استخراج گرديد. مصاحبه در رابطه با مهم ترين عوامل علّي و تأثيرگذار، مهمترين شرايط مداخله گر، مهمترين بسترها و زيرساخت هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و فناوري رويكرد مديران، راهبردهاي بهبودي و پيامدهاي راهبردها پرسيده شد. روايي سوالات مصاحبه بر اساس روايي صوري و محتواي و تاييد 10 متخصص بخش صنعتي و هچنين اساتيد راهنما و مشاور تعيين گرديد. و براي اعتبار داده هاي مصاحبه از روش ملاك ارزيابي يك مطالعه به روش گراندد تئوري، در تحقيق حاضر از روش زاويه بندي (اجماع/ مثلث سازي) يعني مصاحبه، تحليل اسناد و مشاهدات محقق و ارزيابي 10 شاخص مقبوليت استفاده شد. نتايج بدست آمده نشان داده كه ميانگين آموزش و يادگيري سازماني 3.82 از 5 و نوآوري كارآفرينانه 3.53 از 5 بوده است. همچنين عوامل علّي، شرايط زمينه اي، شرايط مداخله گر، راهبردهاي آموزش و يادگيري و پيامدهاي استراتژي هاي آموزش و يادگيري سازماني در صنايع غذايي شناسايي شدند.