تحليل روند تقاضاي اجتماعي براي تحصيل در رشته دانشگاهي «آموزش عالي»

تقاضاي اجتماعي پذيرفته‌شده در رشته آموزش عالي در مقاطع مختلف تحصيلي در تأمين نيروي انساني متخصص از حيث توليد و گسترش علم، حل مسائل و مشكلات نظام آموزش عالي كشور بسيار مهم است؛ از اين‌رو پژوهش حاضر با هدف تحليل روند تقاضاي اجتماعي براي تحصيل در رشته دانشگاهي «آموزش عالي» انجام شده است. بر همين اساس، آمار همه تقاضاهاي اجتماعي پذيرفته‌شده براي تحصيل در رشته آموزش عالي در مقاطع و گرايش‌هاي مختلف (جامعه مدنظر) از زمان تأسيس رشته (سال تحصيلي 1381-1382)، بررسي و تحليل شده است. روش جمع‌آوري اطلاعات به‌صورت بررسي اسنادي و مطالعات كتابخانه‌اي و آماري و روش تحليل اطلاعات به‌دست‌آمده تحليل محتوايي است. يافته‌هاي پژوهش حاكي از آن است كه از سال تحصيلي 13921393 به بعد (تا سال 13971398) همواره تعداد دانشجويان مقطع دكتري بسيار بيشتر از دانشجويان مقاطع ديگر بوده و در همه سال‌هاي پذيرش نيز تعداد مردان بيشتر از تعداد زنان بوده است؛ درحالي‌كه در مقطع كارشناسي ارشد در اين رشته در بسياري از سال‌ها از جمله از سال ۱۳۹۰ تاكنون همواره بيشترين تقاضاي اجتماعي پذيرفته‌شده مربوط به زنان بوده است كه انتظار مي‌رفت تا در دوره دكتري نيز تقاضاي اجتماعي پاسخ‌داده‌شده به زنان، بيش از مردان باشد، اما عملاً اين‌گونه نشده است. يكي از پيامدهاي كاهش تقاضاي اجتماعي اين رشته در دوره دكتري از سوي زنان، تركيب جنسيتي اعضاي هيئت‌علمي اين رشته به نفع مردان و پايداري اين تركيب در سمت‌هاي مديريتي آموزش عالي كشور در درازمدت خواهد بود.