عنوان مقاله :
برداشت صحيح از پيشينههاي معماري منظر براي توليد دانش
پديد آورندگان :
هاشمي زادگان ، امير دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري - گروه معماري منظر , منصوري ، امير دانشگاه تهران، پرديس هنرهاي زيبا - دانشكدۀ معماري - گروه منظر , براتي ، ناصر دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره) - گروه شهرسازي
كليدواژه :
معماري منظر , برداشت از پيشينه , مطالعه موردي , طراحيپژوهي , كلگرايي
چكيده فارسي :
برداشت از پيشينۀ طرحها در حوزۀ معماري بهعنوان امري رايج، از يكسو دچار تابوي «تقليدي بودن»، و از سوي ديگر دچار اتهام «بدعتگذاري» است. در اين زمينه تاكنون به سه مسئلۀ «استخراج دانش كاربردي از پيشينهها»، «تعريف برداشت صحيح از پيشينهها» و «ابهامزدايي از تفاوت آموزشي و تحقيقي بودن مطالعه موردي» پرداخته شده است. آنچه همچنان معناي «برداشت صحيح از پيشينههاي معماري منظر» را نيازمند تحقيق بيشتر ميكند، اجتنابناپذيري تفسير به واسطۀ نقش فاعل شناسا در معماري منظر است. پرسش تحقيق حاضر اين است كه اجتنابناپذيري تفسير چه تأثيري بر معنا و روش برداشت صحيح از پيشينههاي معماري منظر دارد؟ هدف اين تحقيق، كاهش موانع نظري است كه ميتواند توان توليد دانش اين ديسيپلين را دچار اختلال كند. براي اين كار، ابتدا مفهوم «توليد دانش» تدقيق ميشود. سپس «شرايط پيشينهها بهعنوان منبعي از دانش» از يكسو و «شرايط محقق بهعنوان فاعل شناساي مداخلهگر» از سوي ديگر بهعنوان مؤلفههاي تشكيلدهندۀ «برداشت» در قالب چارچوبي نظري تدوين ميشوند. در نهايت موضع معماري منظر در مقايسه با اين چارچوب تبيين ميشود. نتايج نشان ميدهد براي توليد دانش در ديسيپلين معماري منظر ميتوان -علاوه بر چهار شكل برداشت «بيقاعده»، «سطحي»، «عميق» و «ساختاري» كه در تحقيقات گذشته براي معماري تبيين شده است- به سطحِ ديگري از برداشت به شكل «پيوستاري» نيز توجه داشت. سطحي كه به كمك دو فنِ «سهسويهسازي» و «تبلور»، ميتواند افقهاي تازهاي در معماري منظر براي مواجهه با مسائل داراي تعددِ تفسيرِ فاعل شناسا، و تأمين اعتبار يافتهها باز كند.