بررسي رسوب‌زايي واحدهاي سنگ‌شناسي با استفاده از خصوصيات كاني‌شناسي (مطالعه موردي: زيرحوضه مادآباد در حوزه آبخيز قره قوش خدابنده)

Evaluation of Sedimentary Yield in Lithological Units by Using Mineralogical Characteristics (Case Study: Madabad 1 Sub Basin in Ghare Ghoush Khodabandeh Basin

جهت اجراي برنامه‌هاي حفاظت خاك و كنترل رسوب، كسب اطلاعات از اهميت نسبي منابع رسوب و سهم آن‌ها در توليد رسوب و در نتيجه شناسايي مناطق بحراني در داخل حوزه آبخيز امري ضروري مي باشد. هدف از اين مطالعه، تعيين جنس اجزاء تشكيل‌دهنده رسوبات و نسبت دادن ذرات رسوبي به واحدهاي سنگ­شناسي حوضه و در نتيجه تعيين سهم و اهميت نسبي هر يك از واحدهاي سنگ­شناسي در رسوب زايي مي­باشد. ابتدا در روي رسوبات بند سنگي ملاتي اقدام به حفر پروفيل و نمونه­برداري از افق­هاي مختلف آن گرديد. براي كليه نمونه‌ها دانه‌بندي انجام شد. سپس الك‌هاي 150 ميكرون، 300 ميكرون و 1180ميكرون به دليل داشتن فراواني بيش­تر به عنوان الك شاخص انتخاب شدند و با انتخاب 100 دانه رسوبي از هر نمونه، جنس كاني‌ها و خرده‌سنگ‌ها تعيين گرديد. سپس جنس كاني­ها و خرده­سنگ­ها با واحدهاي سنگ‌شناسي مقايسه و تطبيق داده شد و سنگ و واحد توليدكننده هركاني و خرده­سنگ و درصد سهم هر واحد­سنگي در توليد رسوب مشخص شد. مطابق نتايج به دست آمده سهم اشتراك واحد Qt2 كه شامل پادگانه­ هاي آبرفتي جديد مي باشد، 34/12 درصد به دست آمد در حالي كه سهم اشتراك واحد سنگ شناسي M1q متشكل از سنگ آهك فسيل دار و بيوميكريت، 88/65 درصد مي باشد. پس از دخالت دادن عامل مساحت و محاسبه اهميت نسبي، واحد Qt2 با درصد اهميت نسبي 56/32 در مقايسه با واحد M1q با 68/43 درصد اهميت نسبي بيش تري در توليد رسوب داشته است.

The purpose of present study is to determine the gender of the sediment constituents and attribute sedimentary particles to the lithological units of basin in order to determine the relative importance of each lithology unit in creating sediment. In this study, the first profile is made on the sediment behind the mortar stone dam in Madabad 1 sub basin, located in Ghare Ghoush Khodabandeh, and different samples are collected. Formation is performed for all samples using wet sieving method. Then, sieves of 150 micron, 300 micron and 1.18 mm are selected as standard sieves. After that, 100 grains of sediment from each sample are selected and mineralogical analysis is carried out by using Binocular as well as considering the sedimentary aspects of the area. Particularities of rocks and minerals are determined by counting them and the results are compared with lithologic units by determining the contribution of every mineral and rock fragment. Then, particularities of stone and production unit of each mineral and rock fragment as well as the share of each stone unit in sediment production is determined. According to the obtained results, the share of Qt2 units which include new alluvial, is 34.65 percent. However, the share of M1q lithologic unit, which consists of fossil limestone and bio-micritic, is 65.88 percent. After including the factor of area and calculating the relative importance, it is revealed that the Qt2 unit, with the relative importance of 56.32, in comparison with M1q unit, with the relative importance of 43.68, has greater relative importance in sediment production.