عنوان مقاله :
عوامل موثر بر نگرش نسبت به آينده شغلي در دانشجويان مقطع دكتري
عنوان به زبان ديگر :
Effective Factors on Attitudes toward Job Prospect among PhD Students
پديد آورندگان :
پارسا، پريسا دانشگاه علوم پزشكي همدان - مركز تحقيقات مراقبت از بيماري هاي مزمن در منزل , دوگونچي، ميترا دانشگاه علوم پزشكي همدان - مركز تحقيقات مراقبت از بيماري هاي مزمن در منزل , قيسوندي، الهام دانشگاه علوم پزشكي همدان - مركز تحقيقات مراقبت از بيماري هاي مزمن در منزل , پارسا، بي تا موسسه آموزش عالي حكيم ناصر خسرو ساوه - گروه مديريت
كليدواژه :
نگرش , رشته تحصيلي , دانشجو دكتري , خودكارآمدي , آينده شغلي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: نگرش دانشجويان مقطع دكتري در مورد آينده شغلي آن ها مي تواند در انگيزش شغلي آن ها موثر باشد. اين مطالعه با هدف تعيين عوامل موثر بر نگرش نسبت به آينده شغلي در دانشجويان مقطع دكتري دانشگاه علوم پزشكي همدان انجام شد.
مواد و روشها: اين پژوهش يك مطالعه توصيفي– تحليلي از نوع مقطعي مي باشد كه در سال هاي 97-1395 انجام شد. افراد نمونه 81 نفر از دانشجويان مقطع دكتري دانشگاه علوم پزشكي همدان بودند كه از دانشكده هاي مختلف علوم پايه و باليني به روش طبقه اي – سهميه اي انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مربوط به وضعيت دموگرافيك، خودكارآمدي نگرش نسبت به رشته تحصيلي، آينده شغلي مورد بررسي قرار گرفت. اطلاعات توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافتهها: ميانگين سني دانشجويان دكتري 35/8 با انحراف معيار 8/7 سال بود. اكثر آنان زن (60 درصد)، متاهل (53 درصد) و در رشته هاي علوم پايه تحصيل مي كردند (91 درصد). نتايج نشان داد كه نگرش نسبت به رشته تحصيلي در سطح خوب بود ولي نگرش به آينده شغلي در حد مطلوب نبود. ارتباط معني دار بين عملكرد الگو (مربي) و نگرش به آينده شغلي وجود داشت. همچنين خودكارآمدي با رشته ي تحصيلي و آينده شغلي ارتباط معني دار داشت (05.P<0).
نتيجهگيري: ارتقاي خودكارآمدي دانشجويان و اهميت دادن به نقش اساتيد بعنوان الگو در ارتقاي نگرش به آينده شغلي موثر است. لذا تدوين مقررات جديد، تامين امكانات مناسب، برنامه ريزي موفق براي تربيت نيروي انساني توانمند و ايجاد فضاي شغلي از ديگر اقدامات براي ارتقاي پويندگي در دانشگاه مي باشد.
چكيده لاتين :
Background and Objectives: Job motivation is essential for effective employment. The aim of this study was to investigate affective factors on attitudes toward future job among PhD students in Hamadan University of Medical Sciences.
Materials and Methods: This is a descriptive-cross-sectional study. The sample consisted of 81 Ph.D. students who were selected from different faculties based on academic discipline (basic and clinical sciences). Using a structured questionnaire including demographic information, self-efficacy, attitude toward the field of study, and professional development. Data were analyzed by SPSS software version 21.
Results: The mean age of PhD students were 35.8 with a standard deviation of 8.7. The majority of them were women (60%), married (53%) and those in basic sciences (91%). The results showed that the attitude toward the field of study was good, but the attitude toward the job prospect was not in desirable limit. There was a significant relationship between mentoring function (instructor) and attitudes toward job prospects. In addition, self-efficacy had a significant relationship with the field of study and job prospects (P<0.05).
Conclusions: Improving self-efficacy in PhD students and emphasizing to the role of faculty members as a pattern are effective on attitudes toward job prospect. Therefore, the new regulations, the provision of appropriate facilities, successful planning for the training of a capable workers and the creation of new job positions are other measures to promote university mobility.