تاثير الگوي درحال‌يادگيري، الگوي ماهر و خودمرورگري مثبت بر يادگيري شناي كرال سينه دركودكان

هدف اين پژوهش بررسي تاثير الگوي در حال يادگيري، الگوي ماهر و خود مرورگري مثبت بر يادگيري شناي كرال سينه در كودكان با دامنه‌ي سني ۹ تا ۱۱ ساله استان البرز بود. شركت كنندگان از نمونه در دسترس و به صورت تصادفي درگروه‌هاي مختلف تقسيم شدند. بدين ترتيب افراد همه‌ گروه‌ها باتوجه به دستورالعمل هايي كه مربوط به گروهي كه در آن قرار داشتند، در مجموع ۱۲ جلسه به تمرين مهارت هاي شناي كرال سينه پرداختند. درپايان آخرين جلسه آزمون يادداري فوري و يك هفته پس از آن آزمون يادداري و انتقال گرفته شد. متغير وابسته كيفيت شناي افراد بود كه با استفاده از چك ليست ارزيابي مهارت شناي كرال سينه انجام گرفت. نتيجه‌ي تحقيق حاكي از سودمندي هر سه نوع الگودهي بر عملكرد شناي كرال سينه و تفاوت معنادار بين گروه‌ها در آزمون اكتساب، يادداري و انتقال بود (۰۵/۰ p ). همچنين در مقايسه‌ي بين گروه‌ها گروه خودمرروگري مثبت و الگوي درحال يادگيري در آزمون يادداري فوري از گروه الگوي ماهر و كنترل بهتر بودند.‌گروه الگوي ماهر نيز نمرات بهتري از گروه كنترل داشت. در آزمون‌هاي يادداري و انتقال گروه خودمرورگري مثبت از سه گروه (درحال يادگيري، ماهر، كنترل) عملكرد بهتري داشت. بعد از آن گروه الگوي درحال يادگيري از دو گروه (ماهر و كنترل) بهتر بود و در آخر گروه الگوي ماهر از گروه كنترل بهتر عمل كردند. براساس اين يافته‌ها مي‌توان چنين نتيجه‌گيري كرد، در جايي كه دسترسي به امكانات ويدئويي وجود دارد، مي‌توان از الگودهي استفاده كرد. چه بسا آموزش از اين طريق، به لحاظ صرف وقت و هزينه براي شاگردان، مربيان، معلمان و والدين سودمندتر است و موجب يادگيري بيشتر و پايدارتر مي‌شود.