عنوان مقاله :
اسمصفت ها در زبان فارسي: رويكردي بروناسكلتي
پديد آورندگان :
سياوشي ، هدي دانشگاه سيستان وبلوچستان - گروه زبان و ادبيات انگليسي , آهنگر ، عباس علي دانشگاه سيستان و بلوچستان - گروه زبان و ادبيات فارسي , علي زاده ، علي دانشگاه فردوسي - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
رويكرد بروناسكلتي , اسمشدگي , اسمصفت , اسمصفتكيفيت , اسمصفت بياني , اسمصفتنتيجهاي
چكيده فارسي :
اسمصفتها، صفتهايي هستند كه به وسيله فرايند اسمشدگي به اسمصفت تبديل ميشوند. اسمصفت و به طور كلي اسمشدگي از موضوعهايي هستند كه در ساختواژه، نحوو درمكتبهاي گوناگون زبانشناسي نظري مطرح شدهاند. هر چند تاكنون پژوهشي در زمينه اسمصفتهاي زبان فارسي انجام نگرفتهاست. اين پژوهش، برآن است تا در چارچوب نحوي بروناسكلتي بورر (Borer, 2013) به تحليل اين مقوله بپردازد. بورر (همان) معتقد است كه واژهها فاقد هرگونه طبقه واژگاني هستند و طبقه واژگاني خاصِ آنها فقط در بافت نحوي مشخص ميشود. وي براين باور است كه اسمصفتها از ادغام وندهاي اشتقاقي با ريشه صفتي در فرايند اسمشدگي مشتق ميشوند. او، همچنين، به پيروي از روي (Roy, 2010) اسمصفتها را به دو دسته اسمصفتهاي كيفيت و بياني تقسيم ميكند. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد زبان فارسي داراي اسمصفتهاي پسوندي است. اين اسمصفتها به دو دسته اسمصفتهاي كيفيت و بياني گروهبندي ميشوند. از اين نظر، يافتههاي پژوهش حاضر با ديدگاههاي بورر در چارچوب بروناسكلتي همسو است. همچنين، نتايج پژوهش نمايانگر اين ديدگاه است كه زبان فارسي نوعي اسمصفت نتيجهاي نيز دارد.