عنوان مقاله :
بررسي تأثير الگوي تدريس مبتني بر «هَيَجامَد» بر هوشفرهنگي زبانآموزان غيرفارسيزبان
پديد آورندگان :
پيش قدم ، رضا دانشگاه فردوسي مشهد , ابراهيمي ، شيما دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
يادگيري زبان فارسي , هَيَجامَد , هوشفرهنگي , هيجان , حواس
چكيده فارسي :
از آن جاييكه زبانآموزان داراي پيشينههاي فرهنگي متفاوتي هستند، بايد از هوش فرهنگي مناسبي براي يادگيري زبان فارسي به عنوان زبان دوم برخوردار باشند. هوشفرهنگي اين امكان رابه زبانآموز مي دهدتابا بهكارگيري دانش ودقت عمل، تفاوتهاي فرهنگي رادريابد ودربرخورد باديگر فرهنگ ها رفتار درستي درپيش گيرد. در پژوهش حاضر، در راستاي اهميت هوش فرهنگي در زبانآموزي و به منظور كيفيت بخشي روش تدريس زبان فارسي، الگويي به نام الگوي «هَيَجامَد» معرفي شدهاست. الگوي هَيَجامَد به نقش حواس و هيجانات در زبانآموزي پرداخته و متشكل از سه مرحله هيچآگاهي (تهي)، برونآگاهي (شنيداري، ديداري، لمسي حركتي) و درونآگاهي (دروني و جامع) است. به منظور سنجش تأثير استفاده از اين الگو بر هوش فرهنگي فراگيران زبان فارسي از دو پرسشنامه هَيَجامَد و هوش فرهنگي استفاده شد. 60 زبانآموز زن غيرِ فارسيزبان از 16 كشور با سطح زباني يكسان در زبان فارسي (سطح زبان فارسي 7) به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند. آنها پس از گدراندن 22 جلسه آموزش براي 4 گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت زمان 6 هفته، بر اساس الگوي هَيَجامَد مورد ارزيابي قرارگرفتند. يافتههاي پژوهش نشان داد كه تدريس مبتني بر الگوي هَيَجامَد بر ميزان هوشفرهنگي زبانآموزان غيرفارسيزبان تأثير معنادارِ مثبت داشتهاست و كيفيت يادگيري زبان فارسي را از طريق ايجاد ارتباط بينفرهنگي ميان مدرس و زبانآموزان افزايش دادهاست. بنابراين به نظر ميرسد از اين الگو ميتوان در تدريس زبان فارسي و مهارتهاي مربوط به آن بهره برد و درك بينفرهنگي زبانآموزان را سادهتر كرد.