شماره ركورد :
1170062
عنوان مقاله :
ژئوتروريسم و گفتمان ضد تروريسم ايالات متحده آمريكا در نظم هزاره جديد
عنوان به زبان ديگر :
Geoterrorism and the US Counterterrorism Discourse in the New Millennium Order
پديد آورندگان :
عباسي، مجيد دانشگاه علامه طباطبائي، تهران , شيراوند، صارم دانشگاه تهران , فتحي، محمد جواد دانشگاه شاهد، تهران
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
157
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
182
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
ژئوتروريسم , گفتمان‌سازي , ژئوپليتيك , تروريسم , دشمن‌سازي , هويت‌سازي
چكيده فارسي :
در فضاي پسا­جنگ ­سرد، الگوي ژئوپليتيك و عملي مقامات سياسي و امنيتي آمريكا بر اين مبنا تدوين شد كه نبايد فضاي لازم براي ظهور تهديدات بالقوه فراهم شود. به همين جهت گفتمان­ سازي ژئوپلتيكي به ­عنوان ابزار اصلي در سياست­ خارجي ايالات متحده آمريكا نمود واقعي به خود گرفت و آمريكايي‌ها «اسلام سياسي» را به ­عنوان نماد تروريسم معرفي نمودند. در اين راستا گفتمان­سازي ژئوپليتيكي آمريكا با فعال­سازي استراتژي جنگ پيش­ دستانه براي تحقق منافع ژئوپليتيك يعني مداخله­ گرايي، مبارزه با تروريسم، يكجانبه ­گرايي و منازعه ايدئولوژيك اجرايي شد كه مي ­توان از آن با عنوان راهبرد ژئوتروريسم نام برد. به ­عبارت بهتر، قالب‌هاي معنايي و گفتماني جديدي بعد از جنگ سرد توسط ايالات متحده جهت دشمن­ سازي و دگرسازي صورت گرفت كه اين مسئله به ظاهر مبارزه با خشونت و تروريسم را در سرلوحه برنامه‌هاي ژئوپليتيك جهاني اين كشور قرار داد. لذا سوال اصلي اين پژوهش عبارت از اين است كه ميان ژئوتروريسم و گفتمان مبارزه با تروريسم امريكا در نظم پسا جنگ سرد چه ارتباطي وجود دارد؟ فرضيه پژوهش عبارت از اين است كه: «ژئوتروريسم بستر گفتمان سازي و مبناي سياست راهبردي آمريكا در فضاي پساجنگ سرد است كه از طريق آن به مبارزه با تروريسم بنيادگرا و دشمن تمدن غرب (اسلام)، به ­عنوان دگر ايدئولوژيك خود پس از سقوط شوروي پرداخته است و از طريق آن در پي تحقق مطالبات استراتژيك خود بويژه در منطقه غرب آسيا بوده است.»
چكيده لاتين :
In the post-Cold War space, the geopolitical and practical model of US political and security officials has been formulated that there should be no room for the emergence of potential threats. Therefore, geopolitical discourse as a major tool in US foreign policy has become a reality, and Americans have labeled "political Islam" as a symbol of terrorism. In this regard, US geopolitical discourse was implemented by activating a pre-emptive war strategy to realize geopolitical interests: interventionism, counterterrorism, unilateralism, and ideological conflict, which can be referred to as geoterrorism strategy. . To put it another way, new post-Cold War semantic and discourse forms were introduced by the United States to antagonize and alienate them, which apparently put the fight against violence and terrorism at the forefront of its global geopolitical agenda. So the main question of this study is what is the relationship between geoterrorism and the US counterterrorism discourse in the post-Cold War order? The research hypothesis is that: "Geoterrorism is the bedrock of the discourse and the basis of US strategic policy in the post-Cold War space through which it fights against fundamentalist terrorism and the enemy of Western civilization (Islam) as its ideological counterpart after the fall of the Soviet Union. It has sought to fulfill its strategic demands, especially in the West Asian region."
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
راهبرد سياسي
فايل PDF :
8204168
لينک به اين مدرک :
بازگشت