بررسي عوامل محيطي مرتبط با آلودگي اماكن مسكوني به مايت‌هاي گرد و غبار در شهرستان قشم

Environmental factors associated with house dust mites in residential buildings of Qeshm County

هدف: مايت‌هاي گردوغبار از عوامل مؤثر در بروز بيماري‌هاي تنفسي همچون آسم و التهاب مجاري تنفسي محسوب مي‌شوند. اين مطالعه به‌منظور بررسي عوامل محيطي مرتبط با آلودگي اماكن مسكوني به مايت‌هاي گردوغبار در شهرستان قشم انجام شد. روش‌ها: در اين مطالعه توصيفي - تحليلي، نمونه‌هاي مايت گردوغبار با مراجعه به اماكن مسكوني انتخابي و با استفاده از جاروبرقي از روي قالي، فرش و كف منازل جمع‌آوري و به آزمايشگاه منتقل شدند. در آزمايشگاه نمونه‌هاي گردوغبار در اسيدلاكتيك 85 درصد جوشانده و شفاف‌سازي شدند. سپس مالت‌ها جداسازي و بر روي لام مونته و با استفاده از كليدهاي معتبر شناسايي شدند. براي تجزيه‌وتحليل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 21 و آزمون آماري كاي اسكوئر استفاده شد. نتايج: در اين مطالعه 2951 مايت گردوغبار جمع‌آوري گرديد. مايت‌هاي جمع‌آوري‌شدهعبارتند از: درماتوفاگوئيدس پترونيسينوس (17/33 درصد)، درماتوفاگوئيدس ايوانسي (9/27 درصد)، درماتوفاگوئيدس فارينه (02/21 درصد)، درماتوفاگوئيدس سيمپلكس (29/14 درصد) و درماتوفاگوئيدس سيمبوني (43/4 درصد). مايت درماتوفاگوئيدس پترونيسينوس به‌عنوان گونه غالب از تمامي مناطق گزارش گرديد. ميزان آلودگي منازل مسكوني به مايت 4/86 درصد و ميانگين وفور مايت­ها در يك گرم گردوغبار خانگي 47/0±61/2 مايت بود. همچنين رابطه مستقيمي بين وفور مايت‌ها در يك گرم گردوغبار خانگي و دماي اماكن مسكوني، رطوبت نسبي داخل اماكن، جنس پوشش كف اماكن مسكوني و تعداد اعضاي خانواده مشاهده گرديد (0/05>P-Value). نتيجه‌گيري: براساس نتايج اين پژوهش مايت‌هاي گردوغبار در شهرستان قشم داراي تنوع گونه‌اي و انتشار زيادي هستند. با توجه به نقش اين نوع مالت‌ها در بروز بيماري‌هاي تنفسي، آسم و آلرژيك، به نظر مي‌رسد اجراي برنامه‌هاي آموزشي مي‌تواند نقش به سزايي در ارتقاء سطح آگاهي مردم در خصوص رعايت بهداشت محيط و روش‌هاي پيشگيري از آلودگي منازل به مايت‌هاي گرد ايفاء نمايد.

Introduction: House dust mites have been shown to be strongly associated with allergic respiratory diseases such as, bronchial asthma and rhinitis. The aim of this study was to determine environmental factors associated with house dust mites in residential buildings of Qeshm County. Methods: In this descriptive analytical study, dust mite samples were collected from carpets and floors of homes using a vacuum cleaner and transferred to the laboratory. The samples were boiled and cleared in 85% lactic acid. Specimens were individually mounted on a microscope slide and identified to species by identification keys. Data were analyzed by SPSS software and chi-square test. Results: A total of 2951 house dust mites were collected. The collected mites were Dermatophagoides pteronyssinus (33.17%), D. evansi (27.9%), D. farinae (21.02%), D. simplex (14.29%), and D. Siboney (4.43%). The most prevalent mite species was Dermatophagoide petronysinus and collected from all studied areas. In this study, 86.4% of the residential places were contaminated with house dust mites and the mean density of mites in per gram of dust was 2.61± 0.47 mites. In addition, a significant relationship was found between the mean density of mites in per gram of dust and the temperature of the residential places, relative humidity in residential areas, the floor coverings, and the family size (P<0.05). This study revealed that house dust mites in Qeshm city have high diversity and distribution. Since these mite species are incriminated as the cause of respiratory, asthma, and allergic diseases, a comprehensive program in health education should be implemented, to increase the public awareness and prevent the contamination of