عنوان مقاله :
مدلسازي تفسيري ساختاري ريسكهاي تحول سازماني در دانشگاههاي علوم پزشكي
عنوان به زبان ديگر :
Structural Interpretive Modeling of Organizational Transformation Risks in Medical Sciences Universities
پديد آورندگان :
جهانگير، مصطفي دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم اداري و اقتصادي , خوراكيان، عليرضا دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم اداري و اقتصادي , مرتضوي، سعيد دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم اداري و اقتصادي , الهي، احسان دانشگاه ماساچوست بوستون - ايالاتمتحده آمريكا
كليدواژه :
مدلسازي تفسيري ساختاري , نظريه داده بنياد , ريسكهاي تحول سازماني , دانشگاههاي علوم پزشكي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: ريسكهاي تحول سازماني، رخدادهاي احتمالي نامطلوب با پيامدهاي منفي هستند كه تحول سازماني را تهديد ميكنند. هدف از اين پژوهش، شناسايي ريسكهاي تحول سازماني در دانشگاههاي علوم پزشكي، استخراج روابط بين اين ريسكها و طبقهبندي آنها بر اساس قدرت هدايت و وابستگي آنها است.
مواد و روشها: در اين مطالعه كه از نوع پژوهشهاي آميخته است، ابتدا ريسكهاي تحول سازماني با استفاده از روش نظريه داده بنياد شناسايي و سپس با استفاده از روش مدلسازي تفسيري ساختاري، روابط بين ريسكهاي تحول سازماني تعيين شدهاند. در نهايت با استفاده از تحليل MICMAC نوع ريسكهاي تحول سازماني با توجه به اثرگذاري و اثرپذيري بر ساير ريسكها مشخص شده است. جامعه مورد مطالعه در هر دو بخش كمي و كيفي، افراد درگير در فرآيند تحول (اعضاي هيئتعلمي و مديران دانشگاههاي علوم پزشكي كشور) بودند. براي انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونهگيري هدفمند استفاده شده است.
يافته ها: تحليل مصاحبههاي انجام شده، به ظهور 33 ريسك تحول سازماني در 10 دسته منجر شد. بر اساس مدلسازي تفسيري ساختاري، ريسكهاي تحول سازماني در پنج سطح طبقهبندي شدند.
نتيجهگيري: با توجه به اينكه ريسكهاي مربوط به مديريت دانش تحول، ريسكهاي مربوط به اهداف تحول و ريسكهاي مربوط به ادراك نسبت به تحول داراي بيشترين اثر بر ساير ريسكها هستند و در عين حال كمترين اثر را از آنها ميپذيرند، لازم است اين ريسكها در اولويت بررسي قرار گيرند.
چكيده لاتين :
Background and Aim: Organizational change risks are defined as the likelihood of adverse events and the negative consequences that threaten organizational change. The purpose of this research is to identify the risks of organizational change in medical universities, extracting the relationships between these risks and classifying them based on the drive power and dependence power.
Materials and Methods: In this research, which is a mix method research, organizational change risks were identified using the Glaserian grounded theory approach, and then, using the interpretative structural modeling (ISM) method, the relationships between organizational change risks are determined. Finally, using MICMAC analysis, the type of organizational change risks was identified. The study population in both quantitative and qualitative sections was faculty members and managers of medical universities. A purposive sampling method was used to select the samples.
Results: Analysis of the interviews led to the emergence of 33 organizational change risks in 10 categories. Based on interpretive structural modeling, organizational change risks were classified into five levels.
Conclusion: Given that the risks associated with knowledge management in change management, the risks related to objectives of organizational change, and the risks pertaining to employee perception of organizational change have the greatest impact on other risks, and at the same time they accept the least effect, they should be prioritized.
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان