عنوان مقاله :
اثربخشي گروهدرماني آموزش تنظيم عاطفه بر علائم اضطراب و افسردگي
عنوان به زبان ديگر :
Effectiveness of Affect Regulation Training Group Therapy on Symptoms of Anxiety and Depression
پديد آورندگان :
لطفي، مژگان دانشگاه علوم پزشكي تهران , اميني، مهدي دانشگاه علوم پزشكي تهران , شياسي، ياسمن دانشگاه علوم پزشكي تهران
كليدواژه :
تنظيم هيجان , آموزش تنظيم عاطفه , اضطراب , افسردگي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: نقص در مهارتهاي تنظيم هيجان با طيف وسيعي از اختلالات رواني مرتبط است. در اين مطالعه اثربخشي گروه درماني آموزش تنظيم عاطفه بر علايم اضطراب و افسردگي بررسي شده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر يك مطالعه تجربي با گروه كنترل و گمارش تصادفي بود. در اين مطالعه 32 نفر از افراد داراي علايم پيش باليني اختلالهاي اضطراب و افسردگي، از طريق نمونهگيري در دسترس انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل قرار گرفتند. گروه آزمايش، 12 جلسه آموزش تنظيم عاطفه دريافت كرد و گروه كنترل طي اين مدت مداخلهاي دريافت نكرد. شركتكنندگان در دو مرحله پيشآزمون و پس آزمون با مقياسهاي اضطراب و افسردگي(DASS)، مقياس عاطفه مثبت و منفي(PANAS)، پرسشنامه مهارتهاي تنظيم هيجان(ERSQ) و مقياس سازگاري اجتماعي و شغلي (WSAS) مورد ارزيابي قرار گرفتند. تحليل دادهها با استفاده از -16 SPSS انجام شد.
يافتهها: نتايج نشان بدست آمده، نشاندهنده كاهش معنيدار نشانگان اضطراب 0/01= ، (27/1) 82/31F=P، افسردگي 0/01= ،(27/1) 61/33F=P، و استرس 0/01= ، (27/1) 88/95F=P، و افزايش معنيدار عاطفه مثبت، مهارتهاي تنظيم هيجان 0/01= ،(27/1) 08/67F=P، و سازگاري اجتماعي 0/01= ، (27/1) 67/41F=P، براي گروه آزمايش بود.
استنتاج: بهطور كلي، آموزش تنظيم عاطفه ميتواند به عنوان يك رويكرد فراتشخيصي بر كاهش علائم افسردگي و اضطراب موثر باشد.
چكيده لاتين :
Background and purpose: Emotional dysregulations are associated with a wide range of
mental disorders. This research aimed at investigating the effectiveness of affect regulation training group
therapy on the symptoms of anxiety and depression.
Materials and methods: An experimental research with control group was performed in 32
people with subclinical symptoms of anxiety and depression, selected through convenient sampling and
randomly assigned to either the experimental group or control group. Experimental group attended 12
sessions of ART, while no intervention was performed in the control group. The participants were
assessed before and after the study using Depression Anxiety Stress Scales (DASS), Positive and
Negative Affect Scale (PANAS), Emotion Regulation Skills Questionnaire (ERSQ), and Work and Social
Adjustment Scale (WSAS). All data analyses were performed using SPSS V16.
Results: The experimental group showed significant decrease in subclinical symptoms of anxiety
(P=0.01), depression (P=0.01), and stress (P= 0.01), and significant increase in emotion regulation skills
(P=0.01) and social adjustment (P=0.01).
Conclusion: In general, ART can be used as an effective transdiagnostic approach in reducing
the symptoms of anxiety and depression.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران