شيوع اختلالات قاعدگي و عوامل مرتبط با آن در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي كردستان در سال1397

Prevalence of the Menstrual disorders and its related factors among students of Kurdistan University Of Medical Science in 2018

زمينه و هدف: اختلالات و مشكلات قاعدگي از شايع ترين شكايات زنان مي­باشد كه از سيكل­ هاي به تعويق افتاده تا سيكل­­ هاي دردناك، اغلب شايع و خوش­ خيم وداراي طيف وسيعي مي­باشند كه باعث كاهش كيفيت زندگي اين بيماران مي­باشند. هدف از اين مطالعه تعيين شيوع اختلالات قاعدگي و عوامل مرتبط با آن در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي كردستان بود. مواد و روش­ ها: اين مطالعه ازنوع توصيفي تحليلي است و جامعه آماري آن را دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي كردستان تشكيل مي دهد، نمونه ­گيري از نوع خوشه­ اي بوده و با اين روش تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب گرديد، ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه­ اي متشكل از 10 سوال دموگرافيك و 26 سوال اصلي و چارت مربوط به اندازه گيري ميزان خونريزي قاعدگي در يك دوره پريودي بود. تحليل داده­ها با نرم افزار آماري STATA نسخه 12 و SPSS نسخه 22 انجام شد و توسط آزمون هاي تي مستقل، 2χ و Fisher-Test تجزيه و تحليل گرديد. يافته­ها: شيوع اختلالات قاعدگي در جمعيت مورد مطالعه 3/15درصد بوده كه بيشترين اختلال ديسمنوره (33/75درصد) و كمترين­ هايپومنوره ( 33/1درصد) بود. نتايج مطالعه، رابطه معني داري بين ديسمنوره و شاخص توده بدني (0/044=P) وسن(0/021=P) نشان داده شد. همچنين رابطه معني داري بين وضعيت تاهل - ماستالژي (0/015 = P). منوراژي - سن( 0/026=P) و هايپرمنوره - سن( 0/045=P) وجود داشت. نتيجه­گيري: نتايج كلي مطالعه حاضر نشان داد كه حداقل يكي از انواع اختلالات قاعدگي در بين دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي كردستان به عنوان نمونه اي از جامعه، وجود دارد كه اين تهديدي براي زندگي فردي و اجتماعي زنان و دختران مي باشد.

Background and Aim: Menstrual disorders are one of the most common complaints of women, they have a wide range including delayed periods to painful periods. They are common and benign and can lead to decreased quality of life. The aim of this study was to determine the prevalence of menstrual disorders and its related factors in the students of Kurdistan University of Medical Sciences. Material and Method: This was a descriptive-analytical study. The statistical population included students of Kurdistan University of Medical Sciences. We used cluster sampling and selected 300 students. Research tools included a questionnaire consisted of 10 demographic questions, 26 main questions and a chart for measurement of the amount of menstrual bleeding in a period. Data were introduced into STATA 12 and SPSS 22 softwares and analyzed by independent t-test, χ2 and Fisherchr('39')s test. Results: The prevalence of menstrual disorders in the study population was 15.3%. The most and least common disorders were dysmenorrhea and hypomenorrhea. Dysmenorrhea had significant relationships with, body mass index (P = 0.044) and age (P = 0.021). There was also a significant relationship between marital status and mastalgia (P = 0.015). We found a significant relationship between menorrhagia and age (P = 0.026), and also between hypermenorrhea and age (P = 0.045). Conclusion: The results of this study showed presence of at least one type of menstrual disorder among the students of Kurdistan University of Medical Sciences as an example of society, which is a threat to the individual and social life of women and girls.