عنوان مقاله :
اتولوگوس پلاسماتراپي در بيماران مبتلا به كهير مزمن: گزارش موارد
پديد آورندگان :
شيركاني، افشين دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران , هاديپور، عباس دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران , استوار، افشين دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران , موحد، علي دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران , پردل، صفورا دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران , زماني، مرجان دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران , شمشيركار، ميلاد دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران , عمراني، فاطمه دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران , فرخي، شكراله دانشگاه علوم پزشكي بوشهر - مركز تحقيقات طب گرمسيري و عفوني خليجفارس، پژوهشكده علوم زيست پزشكي خليجفارس - گروه ايمنيشناسي و آلرژي، بوشهر، ايران
كليدواژه :
كهير مزمن , پلاسماتراپي , پرسشنامه DLQI و TSS , كيفيت زندگي
چكيده فارسي :
زمينه: بيماري كهير مزمن يك بيماري آلرژي پوستي است كه با ضايعات قرمزرنگ خارشدار بهمدت 6 هفته مشخص ميشود. هدف از اين مطالعه، ارزيابي اثربخشي درمان پلاسماتراپي در بيماران مبتلا به كهير مزمن خود به خودي بود.
مواد و روشها: در اين مطالعه مقطعي، كيفيت زندگي 30 بيمار مبتلا به كهير مزمن ايديوپاتيك (كهير مزمن خودايمن و خود به خودي) مراجعه كننده به درمانگاه آلرژي با استفاده از پرسشنامههاي استاندارد DLQI (Dermatology Life Quality Index) و (Total Severity Score) TSS، قبل و بعد از درمان پلاسماتراپي اتولوگ (APT) مورد ارزيابي قرار گرفت.
يافتهها: نتايج نشان داد كه ميانگين نمرات DLQI و TSS در بيماران پس از درمان پلاسماتراپي بهطور معنيداري كاهش يافت. ميانگين مجموع نمره TSS در بيماران پس از پلاسما درماني كمتر از قبل از درمان بود اين ميزان اختلاف از نظر آماري معنادار بوده است (0/001>=p). علاوهبر اين، بر اساس معيار TSS پلاسما درماني براي هر دو گروه كهير مزمن اتوايمون و خود به خودي اختلاف معناداري از نظر آماري داشته است (p=0/001). همچنين، مجموع نمره DLQI بعد از درمان كمتر از قبل از درمان بود كه اين ميزان اختلاف از نظر آماري معنادار بوده است. (0/001>p=). مجموع نمره DLQI پس از درمان در مردان كمتر از زنان بود كه اين ميزان اختلاف از نظر آماري معنادار بوده است (p=0/04). علاوهبر اين، درمان با پلاسماتراپي اتولوگ براي هر دو گروه كهير مزمن اتوايميون (براساس آزمايش مثبت پوست پلاسما اتولوگ) و خود به خودي اختلاف معناداري از نظر آماري داشته است (p=0/001). همچنين يافتهها نشاندهنده بهبود كيفيت زندگي بيماران ميباشد. علاوه بر اين، مشخص شد كه درمان پلاسماتراپي در هر دو جنس بهطور قابل ملاحظهاي مؤثر است.
نتيجهگيري: نتايج مطالعه حاضر نشان ميدهد كه درمان پلاسماتراپي اتولوگ ميتواند يك روش مناسب براي درمان بيماران مبتلا به كهير مزمن ايديوپاتيك باشد.
چكيده لاتين :
Background: Chronic urticaria is an allergic skin disease characterized by severe pruritic wheal persisting
at least for 6 weeks. This study aimed to evaluate the efficacy of plasma therapy used for the first time for
the treatment of idiopathic chronic urticaria.
Materials and Methods: In this case series study, the quality of life (QOL) of 30 patients with idiopathic
chronic urticaria (autoimmune and spontaneous) referred to allergy clinic was evaluated before and after
autologous plasma therapy by using standard questionnaires (DLQI and TSS).
Results: The findings showed that the means of DLQI and TSS scores in the patients after plasma therapy
was significantly reduced. The findings showed that the means of TSS scores in the patients after plasma
therapy was significantly reduced (p<0/001). Moreover, it was found that plasma therapy was significantly
effective patients with idiopathic chronic urticaria (autoimmune and spontaneous) by using standard
questionnaires (TSS)(p=0.001). The findings showed that the means of DLQI scores in the patients after
plasma therapy was significantly reduced (p=<0.001) means of DLQI scores in the women in contrast to
men after plasma therapy was significantly reduced ( p=0.04) .This indicates that the improvement of the
QOL in the patients. Moreover, it was found that plasma therapy was significantly effective in both sexes.
Conclusion: The results of the present study suggest that autologous plasma therapy could be a suitable
method for the treatment of patients with idiopathic chronic urticaria.