مقايسه عملكرد خانواده از ديد افراد دچار مبتلا به ملال جنسيتي و افراد غيرمبتلا در اصفهان

Perception of people with and without Gender dysphoria regarding Family function in Isfahan

زمينه و هدف: ملال جنسيتي پديده‌اي است كه علت اصلي به وجود آمدنش هنوز كشف نشده و با مشكلات متعددي از جمله درگيري با خانواده همراه است. پژوهش حاضر با هدف مقايسه بررسي عملكرد خانواده افراد مبتلا و غير مبتلا به ملال جنسيتي در كلينيك نويد بخش شهرستان اصفهان انجام گرفته است. مواد و روش‌ها: اين مطالعه از نوع توصيفي و پس‌رويدادي بود. نمونه‌گيري به دليل عدم دسترسي كافي به افراد ملال جنسيتي به شيوه در دسترس انجام شد و با در نظر گرفتن ملاك‌هاي تشخيصي راهنماي تشخيصي و آماري بيماري‌هاي رواني ويرايش پنجم،30 نفرمبتلا به ملال جنسيتي و 30 فرد غير مبتلا، با پرسش‌نامه فارسي عملكرد خانواده 53 سؤالي، از نظر ديدگاهشان در مورد عملكرد خانواده مورد بررسي قرار گرفتند. بررسي ويژگي‌هاي روان سنجي اين پرسش‌نامه رضايت‌بخش و ضريب همساني دروني براي كل مقياس از طريق آلفاي كرونباخ، 0/96 و براي زير مقياس ها بين 0/60 و 75/ 0 (p<0/001)، برآورد شده است. داده‌هاي به دست آمده با روش آماري مقايسه ميانگين‌ها و آزمون t نمونه‌هاي مستقل با استفاده از نرم‌افزار SPSS 19 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: تحليل داده‌ها مشخص كرد در عملكرد خانواده از ديدگاه افراد مبتلا و غير مبتلا، در مؤلفه‌هاي ارتباط (000/0=p)، آميزش عاطفي (0/001=p)، ، ايفاي نقش (000/0=p)، و حل مشكل (0/049=p) بين دو گروه تفاوت معناداري وجود دارد و با توجه به ميانگين خانواده‌هاي افراد ملال جنسيتي در اين مؤلفه‌ها كاركرد پايين‌تري دارند. نتيجه‌گيري: با توجه به يافت‌هاي پژوهش افراد ملال جنسيتي درك متفاوتي از عملكرد خانواده شان در زمينه مسائل ارتباطي، عاطفي، ايفاي نقش و حل مسأله دارند و كمك به اين افراد از طريق مداخلات خانوادگي مي‌تواند در توانايي سازگاري آن‌ها و خانواده و پذيرش آسان‌تر اين اختلال، مؤثر واقع شود. هم‌چنين با آگاه‌سازي خانواده‌ها در رابطه با نيازهاي عاطفي و تربيتي فرزندان مي‌توان در جهت كاهش بروز واكنش‌هاي آسيب‌زاي ناشي از رويارويي خانواده‌ها با تشخيص ملال جنسيتي و رفتارهاي ناسازگارانه آن‌ها اقدام كرد.

Aim and Background: Gender Dysphoric disorder is a phenomenon with unclear cause and has a strong impact on affected person and his/her family. We designed a study to compare perception of people with and without Gender dysphoria regarding Family function. Methods and Materials: During a correlatioal study and through easy sampling we included 30 Gender dysphonic people and 30 non Tran’s participants from people who were referring to Navid bakhsh clinic in Isfahan. All participants completed Farsi version of FAD-53 questionnaire and additional questions regarding their demographic data. Data was analyzed using SPSS version 19 with compare means by independent-samples T test. Findings: The analysis of data indicated a significant differences between two groups about their perception regarding Relationship components (p=0.000), Emotional involvement (p=0.001), Role Playing (p=0.000), Problem solving (p=0.049). The person’s with Gender Dysphonic disorder had a low Performance in these components. Conclusions: Our results show that Gender Dysphoric people have more difficulties in relationship and emotional issues, role playing and problem solving in their families. Our findings might be helpful in planning for intervention in this type of families. Further studies are warranted with greater sample size to compare family functioning and attachment style of gender dysphonic people.