مقايسه ميزان افسردگي و كيفيت زندگي بيماران تحت همودياليز و همسران آنها

Comparison of Depression and Quality of Life Between Patients on Hemodialysis and Their Spouses

مقدمه: بيماران تحت همودياليز و همسران آنها در طول بيماري و درمان با دياليز، با استرس‌هاي مختلفي مواجه مي‌شوند؛ از اين‌رو هدف اين مطالعه، مقايسه افسردگي و كيفيت زندگي بيماران تحت همودياليز و همسران آنها بوده ست. روش كار: پژوهش حاضر، مطالعه‌اي تحليلي و مقطعي است كه با استفاده از پرسش‌نامه WHOQOL براي ارزيابي كيفيت زندگي و پرسش‌نامه افسردگي بك به‌منظور بررسي افسردگي انجام شد. مجموعاً 172 شركت‌كننده به شيوه سرشماري (86 بيمار تحت همودياليز و 86 نفر همسران آنها) از دو بيمارستان در پژوهش شركت كردند. يافته‌ها: نتايج پژوهش نشان مي‌دهد 89/54 درصد و 91/87 درصد از بيماران دياليزي و همسران آنها با شدت‌هاي خفيف تا شديد دچار افسردگي بودند. ميانگين نمره افسردگي گروه همسران به‌طور معني‌داري بيشتر از نمره بيماران تحت همودياليز بود (0/05>P). همچنين نمره گروه همسران در حوزه سلامت روان كيفيت زندگي به‌طور معني‌داري كمتر از نمره بيماران تحت همودياليز بود (0/05>P). نتيجه گيري: افسردگي در ميان بيماران همودياليز و همسران آنها بسيار شايع است. همسران بيماران تحت همودياليز در مقايسه با بيماران از ميزان افسردگي بيشتر و كيفيت زندگي پايين‌تر در حوزه سلامت رواني برخوردار هستند؛ بنابراين پيشنهاد مي‌شود مانند بيماران، وضعيت افسردگي و كيفيت زندگي همسران آنها نيز به‌طور متناوب بررسي شود و در صورت لزوم، اقدامات حمايتي انجام گيرد.

Introduction: Patients on hemodialysis and their spouses experience various stresses during illness and dialysis treatment. The aim of this study was to compare depression and quality of life between patients on hemodialysis and their spouses. Methods: An analytical and cross-sectional study was performed using the WHOQOL-Questionnaire tool and Beck Depression Inventory-II to assess the quality of life and the depression, respectively. A total of 172 participants (86 patients undergoing hemodialysis and 86 of their spouses) from two hospitals participated in the study. Results: In total, 89.54% and 91.87% of patients on hemodialysis and their spouses had depression at varying levels (mild to severe), respectively. The mean score of depression in the spouse group was significantly higher than the patients score (P< 0.05). Also, the spouses' score in psychological health domain of the quality of life was significantly lower than the patients’ score (P< 0.05). Conclusion: Depression is highly prevalent among patients on hemodialysis and their spouses. Spouses had higher rates of depression and lower quality of life in psychological health domain than patients. Therefore, it is suggested that, like patients, the depression and quality of life of their spouses should be assessed periodically and, if necessary, supportive measures should be taken.