عنوان مقاله :
بررسي تأثير مشاوره گروهي مبتني بر رويكرد شناختي رفتاري بر رفتارهاي خود مراقبتي و ادراك از بيماري زنان ميانسال مبتلابه ديابت نوع2: يك مطالعه نيمه تجربي
عنوان به زبان ديگر :
The Effect of Group Counseling Based on Cognitive-behavioral Approach on Self-Care Behaviors and Illness Perception of Middle-aged Women with Diabetes Type 2: A Quasi-experimental Study
پديد آورندگان :
دافعي، مريم دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي - دانشكده پرستاري و مامايي - مركز تحقبقات پرستاري و مامايي، يزد، ايران , هاتفي، صديقه دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي - پرديس بين الملل يزد - گروه مامايي، يزد، ايران , دهقاني، علي دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي - دانشكده بهداشت - گروه آمار، يزد، ايران
كليدواژه :
شناختي رفتاري , مشاوره گروهي , ديابت , ادراك بيماري , خود مراقبتي
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: ادراك بيماري و رفتارهاي خودمراقبتي عنصر اساسي در درمان و مديريت بيماران مبتلا به ديابت است. هدف از اين مطالعه بررسي تأثير مشاوره گروهي با رويكرد شناختي - رفتاري نسبت به رفتارهاي خودمراقبتي و ادراك بيماري در زنان ميانسال مبتلا به ديابت نوع 2 است
مواد و روشها: مطالعه حاضر, نيمه تجربي با دو گروه مداخله و كنترل به صورت موازي و با طرح پيش آزمون, پس آزمون و كنترل يك ماهه در مراكز جامع سلامت اصفهان در سال 1398انجام گرفت. براي هر گروه 32 زن ميانسال مبتلا به بيماري ديابت نوع 2به صورت نمونه گيري در دسترس انتخاب شد. هر دو گروه مراقبتهاي معمول بيماران ديابتي را دريافت كردند ولي گروه آزمون تحت برنامه مشاوره گروهي با رويكرد شناختي رفتاري قرار گرفت. دادهها از طريق پرسشنامه مشخصات فردي ,پرسشنامه كوتاه ادراك بيماري بردبنت و فعاليتهاي خود مراقبتي ديابت جمع آوري گرديد. سپس از طريق نرم افزار spss نسخه 16 با استفاده از آزمون آماري توصيفي و آزمون كاي اسكوئر و آزمون tمستقل و با سطح معني دار 0/05 داده ها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافتهها: گروه ها از نظر دموگرافيك اختلاف چنداني نداشتند. ميانگين سني 4/23± 38/65 و 4/87 ± 39/19 يكسان بودندو مدت زمان تشخيص بيماري 2سال و كمتر بود. ، 77% سابقه ابتلا به فشارخون يا چربي خون و يا هر دو را در هر دو گروه داشتند. در پيش آزمون از لحاظ رفتارهاي خود مراقبتي(P=0/859, t=0/022) و ادراك بيماري (P=0/859, t=0/178) با يكديگر تفاوت معنا داري نداشتند. اما در پس آزمون گروه مداخله بطور معنا داري از نظر رفتارهاي خود مراقبتي (P=0/001, t=4/25) و ادراك بيماري ( 3/93=t انحراف معيار=0/87) بهبود داشتند . همچنين در دوره پيگيري رفتارهاي خود مراقبتي ( 4/41=t و 0/001=P) و ادراك بيماري ( 414=t و 0/001= P) بهبود داشته كه اين نشان دهنده ماندگاري تغييرات در اثر مشاوره است
نتيجه گيري: اجراي برنامه مشاوره گروهي مبتني بر رويكرد شناختي رفتاري ميتواند باعث بهبودي رفتارهاي خود مراقبتي و ادراك از بيماري در زنان ميانسال مبتلا به بيماري ديابت نوع 2شود. لذا ميتوان استفاده ازاين روش را به همراه روش هاي درمان دارويي در اين بيماران توصيه كرد.
چكيده لاتين :
Introduction: Illness Perception and self-care behaviors are essential elements in
treatment and management of patients with diabetes. The aim of this study was to
investigate the effect of group counseling with a cognitive-behavioral approach to illness
perceived and self-care behaviors in middle-aged women with type 2 diabetes (T2D).
Methods: The present study is a quasi - experimental study with two groups of
intervention and control in parallel with pre-test, post-test and one-month control in
Isfahan, Iran, comprehensive health centers. For each group, 32 middle-aged women
with T2D were selected by convenience sampling. Both groups received routine care
of diabetic patients, but the experimental group received a cognitive behavioral
group-counseling program. Data was collected through demographic questionnaire,
the illness perception questionnair (IPQ), and summary of diabetes self-care activity
(SDCS) and a checklist. Data was analyzed by SPSS 16 software using descriptive
statistics, Chi-square test and independent t-test with P-values are less than 0.05.
Results: The groups were not significantly different demographically. The mean age
was 38.65±4.23 and 39.19±4.87, and the duration of diagnosis was 2 years and less. Of
patients, 77% had a history of hypertension or hyperlipidemia or both in both groups.
There were no significant differences in self-care behaviors (t=-0.0222, P=0.859) and
illness perception (t=-0.178, P=0.859) in the pre-test. However, in the post-test, the
intervention group showed a significant improvement in self-care behaviors (t=4.25,
P=0.01) and disease perception (t=3.93, standard deviation=0.87). There was also an
improvement in self-care behaviors (t=4.41 and P=0.014) and illness perception (t=414
and P=0.01) in the follow-up period, indicating the persistence of changes in counseling
Conclusion: Group counseling based on cognitive-behavioral approach can enhance
the perception of disease and self-care behaviors in T2D. Therefore, it can be used as a
therapeutic approach to medication for patients with T2DM.
عنوان نشريه :
مراقبت پرستاري و مامايي ابن سينا