بررسي دانش، نگرش و عملكرد دانشجويان دختر دانشگاه علوم پزشكي مازندران درباره پوكي استخوان: 1393

A Study of Knowledge, Attitude and Practice of Female Students of Mazandaran University of Medical Sciences regarding Osteoporosis: 2014

مقدمه: پوكي استخوان يك بيماري چند عاملي مزمن است كه به عنوان يك معضل عمده سلامت وليكن، قابل پيشگيري محسوب مي شود. لذا اين مطالعه با هدف بررسي سطح دانش، نگرش و عملكرد دانشجويان دختر انجام شده است. روش كار: اين مطالعه، توصيفي- تحليلي و مقطعي در سال 93 بود كه در آن، دانشجويان خانم 6 دانشكده دانشگاه علوم پزشكي مازندران با نمونه گيري تصادفي انتخاب شدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه خودساخته بود كه با پايايي آلفاي كرونباخ (0/73) معنادار و اعتبار تاييد شده توسط متخصصان علوم تغذيه و بهداشت اجرا گرديد. تحليل اطلاعات با نرم افزار SPSS Statistics V.18 و آزمون هاي پيرسون و رگرسيون خطي ساده انجام شد. يافته ها: 300 نفر از دانشجويان بررسي شدند كه متوسط سن ايشان 23/5 و ميانگين نمره دانش 0/9± 78/5 و ميانگين نمره نگرش11 ± 70/6 بود. درباره ارتباط دانش و نگرش، ضريب پيرسون 0/5 معنادار شده ( P value <0.001) و با افزايش دانش، نگرش هم زياد شده است. با افزايش تحصيلات، دانش هم افزايش يافته است و نيز، با افزايش هر سال سن، دانش 0/5% ارتقا يافته (P value = 0/015 )، و با افزايش يك مقطع تحصيلي، دانش 1/2 % افزايش يافت ( P value = 0/04). درباره ارتباط نگرش با اطلاعات دموگرافيك، فقط سن معنادار و هم جهت با آن بود. نتيجه گيري: دانشجويان خانم از دانش "بالا" و نگرش "نسبتا مطلوب" درباره پوكي استخوان برخوردارند. ليكن در مهمترين بعد (عملكرد)، عادات غذايي نامناسب توام با تحرك بدني كم، از مهمترين چالش ها بود كه بايد در سياستگذاري، برنامه ريزي و اقدامات مرتبط مد نظر قرار گيرند.

Introduction: Osteoporosis is a multi-factorial chronic disease which is considered as a major health problem, yet preventable one. So assessment of knowledge, attitude and practice of the female students was the aim of this research. Methods: This study is a cross-sectional descriptive-analytical one at 2014, where the population was female students of Mazandaran University of Medical Science in six affiliated schools whom were selected with randomized sampling. The data gathering tool was researchers-made one with proven reliability of Cronbach's alpha significant level (0.73) and validated with health science specialists and dietitians. The data were analyzed using SPSS Statistics V.18 software, Pearson & simple linear regression tests. Results: 300 students were examined, with the average age of 23.5. The mean score of knowledge was 78.5 ± 0.9, and the mean score of attitude was 70.6 ± 11. About the relationship between knowledge and attitude, Pearson Correlation Coefficient equal to 0.5 was significant (P value <0.001) and with increased knowledge, attitude is also boosted. Furthermore, with increased education, knowledge has also improved. Alternatively, with increasing age (each one year), the knowledge amplified 0.5% (P value = 0/015), and with one educational level raise, knowledge increased 1.2% (P value = 0/04). Regarding correlation between attitude and demographic data, just "age" was significant and in line with it. Conclusion: Female students had "high" level of knowledge yet "rather good" attitude about osteoporosis. Nevertheless, for the most vital dimension ("practice"), improper food habits plus poor physical activities are of the most significant challenges which to be considered in the related policy-making, planning and actions.