عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي فهم هرمنوتيكي از ديدگاه گادامر و مولانا
پديد آورندگان :
برومندي ، آرزو دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساوه , فهيمي ، رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساوه - گروه زبان و ادبيات فارسي , فرخزاد ، ملك محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ساوه - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
هرمنوتيك فلسفي , گادامر , مولانا , مثنوي. ,
چكيده فارسي :
گئورگ گادامر، نظريۀ منحصر به فردي را ارائه كرد كه امروزه با عنوان هرمنوتيك يا تأويل متن شناخته ميشود. گادامر، نفسِ مسألۀ فهم را مورد موشكافي قرار داده؛ به بيان ديگر براي او هستيشناسي، فهم و شرايط حصول فهم بيشتر مطرح است تا اينكه يك متن را چگونه و با چه روشي فهمپذير سازيم و معتقد است معرفت وابسته به تاريخمندي، زبان و پيشداوريهاست. با توجه به آنكه در هرمنوتيك فلسفي در باب اصل پديدۀ فهم بحث ميشود تا قواعد و روشهاي تفسير فهم يا همان مباني فهم و شرايط وجودي آن، بنابراين طبق اين مصداق، بايد هرمنوتيك مولوي را هرمنوتيك فلسفي دانست. از نظر مولانا فهم و انديشه يكي از مهمترين وجوه تمايز انسان از ساير موجودات است. نخستين كاوش مولانا درخصوص ماهيت فهم توجه به موضوع مشتركي است كه قرار است بين او و مخاطب ردّ و بدل شود. وي براي اين امر ساختار تو در توي داستان را بر ميگزيند. مولانا انسان را معادل زبان ميداند و اين درست يعني همان انديشهاي كه گادامر مطرح ميكند. در تبيين رابطۀ ميان انديشه، فهم و زبان معتقد است كه رابطۀ انديشه و زبان، رابطۀ ماده و صورت است. اين پژوهش به روش توصيفي– تحليلي و بر مبناي دادههاي كتابخانهاي صورت پذيرفته است و در پي آن است تا نشان دهد كه مولوي نيز چونان گادامر براي هستيشناسي فهم و شرايط آن اهميت بسزايي قائل است. نتيجه اي كه از اين مقاله مي توان گرفت اين است كه: اوّلاً مولانا درك و دريافت معاني را در بسياري از مواقع به فهم خواننده ارجاع مي دهد و ثانياً با ساختار تودرتوي حكايت بر موضع فهم تأكيد مي كند و زبان را در موضوع فهم به روش هرمنوتيكي مورد توجه قرار مي دهد.
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي
عنوان نشريه :
عرفان اسلامي