عنوان مقاله :
مكانيابي ديمزارهاي مستعد احيا در حوزه آبخيز بالخليچاي اردبيل با استفاده از روش تحليل سلسلهمراتبي (AHP)
پديد آورندگان :
عباسي خالكي ، معصومه دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي - گروه مرتع و آبخيزداري , قرباني ، اردوان دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي - گروه مرتع و آبخيزداري , اسمعلي عوري ، اباذر دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي - گروه مرتع و آبخيزداري , شكوهيان ، علياكبر دانشگاه محقق اردبيلي - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي - گروه باغباني , جعفري ، علياشرف سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي(AREEO) - موسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع كشور - بخش تحقيقات مرتع
كليدواژه :
مدلسازي , كاربري اراضي , ديمزار كمبازده , ديمزار رهاشده , پتانسيل احيا
چكيده فارسي :
تبديل اراضي مرتعي به ديمزار در سطوح وسيع و در زماني نسبتاً كوتاه و عدم رعايت اصول عمليات زراعي در اين ديمزارها باعث بروز فرسايش خاك و كاهش بازدهي شده و در نتيجه اين اراضي رهاشده و يا در شرف رهاشدن هستند كه بايد زير پوشش پروژه تبديل ديمزارها قرار گيرند. براي اين منظور يافتن مكان هاي مناسب براي اجراي پروژه هاي اجرايي به ويژه در سطح كلان جزء مراحل مهم مطالعات به شمار مي رود. در اين راستا در تحقيق حاضر از فرآيند تحليل سلسله مراتبي (AHP) استفاده شد. در اجراي اين مدل 5 معيار اصلي شامل عوامل فيزيوگرافي، اقليمي، خاكي، ژئومورفولوژي و كاربري اراضي و 14 زيرمعيار انتخاب شدند. بدين ترتيب كه فيزيوگرافي؛ 3 زيرمعيار ارتفاع از سطح دريا، شيب و جهت جغرافيايي، اقليمي؛ 2 زيرمعيار بارندگي و دما، خاكي؛ 5 زيرمعيار شوري، اسيديته، بافت، عمق و ماده آلي خاك، ژئومورفولوژي؛ 2 زيرمعيار سازندهاي زمين شناسي و فرسايش و كاربري اراضي 11 زيرمعيار را شامل مي شود. نتايج محاسبه وزن نسبي معيارهاي اصلي نشان داد كه از ميان عوامل اصلي تأثيرگذار در مكان يابي ديمزارهاي مستعد احيا در حوزه آبخيز بالخليچاي اردبيل، بيشترين تأثير را عامل فيزيوگرافي و اقليم به ترتيب با وزن 0.426 و 0.270 داشته اند و پس از آن عوامل خاك شناسي و كاربري اراضي داراي اولويت هاي بعدي مي باشند. عامل ژئومورفولوژي نيز با وزن 0.055 كمترين اثر را داشته است. همچنين نتايج نشان داد كه 26436.6355 هكتار از سطح ديمزارهاي واجد شرايط (كم بازده و رهاشده) معادل 44.62 درصد اين اراضي (بيشترين سطح)، داراي استعداد يا پتانسيل متوسط براي احيا مي باشند. كمترين سطح اراضي برابر با 3603.3948 هكتار (6.08 درصد) داراي توان كم يا نامناسب براي احيا مي باشند. همچنين 1983.2980 هكتار (3.35 درصد) از ديمزارهاي موردمطالعه براي احيا بسيار نامناسب و 15780.5362 هكتار (26.63 درصد) از اين ديمزارها براي احيا بسيار مناسب هستند. به طور كلي استفاده از فرآيند تحليل سلسله مراتبي توانست راه كاري كارآمد و مقرون به صرفه در تعيين بااستعدادترين اراضي ديمزار كم بازده و رهاشده براي احيا و تبديل به مراتع مطلوب باشد و اين فرآيند مي تواند به مديران و برنامه ريزان متخصص در اين زمينه كمك نمايد تا موفقيت پروژ ه هاي تبديل ديمزار مشابه اين پژوهش تضمين شود.