اثربخشي گروه درماني شناختي - رفتاري بر نگرش خوردن و سلامت روان افراد داراي اضافه وزن

The Effect of Cognitive-Behavioral Therapy on Eating Attitude and Mental health of Overweight People

اضافه وزن صرفاً حيطه ي سلامت جسمي را به خطر نمي اندازد بلكه تهديدي قابل توجه براي سلامت روان شناختي افراد مبتلا نيز به شمار مي آيد. همچنين نگرش خوردن از مفاهيم مرتبط با چاقي و اضافه وزن محسوب مي شود. مطالعه حاضر با هدف تعيين اثربخشي گروه درماني شناختي رفتاري بر نگرش خوردن و سلامت روان افراد داراي اضافه وزن در كلينيك تغذيه و مراكز بهداشتي درماني شهر دهدشت در سال 99 - 1398 انجام شد. روش كار: در اين مطالعه نيمه تجربي 30 فرد داراي اضافه وزن مراجعه كننده به كلينيك تغذيه و مراكز بهداشتي درماني شهر دهدشت با روش هدفمند انتخاب و سپس به روش تصادفي ساده در دو گروه مداخله و كنترل قرار داده شدند.گروه مداخله، 10 جلسه آموزشي بر اساس گروه درماني شناختي رفتاري توسط پژوهشگر بمدت 5 هفته دريافت كردند. گروه كنترل صرفا برنامه روتين آموزشي كلينيك را دريافت نمود. در ابتدا پيش آزمون و بعد از جلسات مداخله و 3 ماه بعد از آن، پس آزمون از هر دو گروه طي فرم اطلاعات فردي و پرسشنامه نگرش خوردن و سلامت روان بعمل آمد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از آزمون هاي آماراستنباطي (آزمون t مستقل، آزمون كاي اسكوئر و آزمون تحليل واريانس اندازه گيري مكرر) در نرم افزار آماري 16 . SPSSV انجام گرفت. يافته ها: در اين مطالعه 30 نفر نمونه در دو گروه مداخله ( 15 نفر) و كنترل ( 15 نفر) وارد مرحله آناليز نهايي شدند. آزمون تحليل واريانس با اندازه گيري هاي مكرر نشان داد كه ميزان نگرش خوردن در گروه مداخله به طور معناداري كاهش پيدا كرده است( 045 / 0 = P ) ولي تغييرات گروه كنترل از لحاظ آماري معنادار نبوده است( 525 / 0 = P ). همچنين، بين ميانگين سلامت روان افراد در گروه مورد مداخله رفتار درماني شناختي، در زمان هاي مختلف اختلاف معناداري وجود داشت ( 001 / 0 = P ) ولي تغييرات گروه كنترل از لحاظ آماري معنادار نبوده است( 925 / 0 = P). نتيجه گيري: با توجه به نتايج پژوهش مي توان گفت رفتار درماني شناختي به شيوه گروهي مي تواند در بهبود نگرش خوردن و سلامت روان افراد داراي اضافه وزن تاثير مثبت داشته باشد؛ بنابراين، با توجه به شيوع بالاي چاقي و اضافه وزن در ايران و عوارض آن در اين افراد، رفتاردرماني شناختي روشي مؤثر براي كاهش وزن و درمان چاقي مي باشد و پيشنهاد مي شود در بهبود نگرش خوردن و سلامت روان افراد داراي اضافه وزن توسط روان شناسان بكار گرفته شود.

Being overweight endangers not only physical health but also poses a significant threat to the mental health of people with the disorder. On the other hand, one of the concepts related to obesity and overweight is eating attitude. The present study aims to determine the effectiveness of cognitive-behavioral therapy on the eating mood and mental health of overweight people in the Dehdasht nutrition clinic and health centers at 20-2019. Methods: In this quasi-experimental study, 30 overweight people referred to the Nutrition Clinic and Health Centers in Dehdasht were selected by the purposeful method and then divided into intervention and control groups by simple random sampling. The intervention group received ten training sessions based on the cognitive-behavioral therapy group through the researcher for five weeks. The control group received only the routine training program of the clinic. Initially, immediately after the last intervention session and three months after the intervention, both groups completed the demographic Questionnaire form and the attitude of eating and mental health Questionnaire. Data analysis was performed using inferential statistical tests (independent t-test, chi-square test, and repeated measures (ANOVA) in SPSSV.16 statistical software. Results: In this study, 30 samples in two groups of intervention (15 people) and control (15 people) entered the final analysis stage. Repeated measures test showed that eating attitudes in the cognitive-behavioral therapy group were significantly reduced (P = 0.045), but changes in the control group were not statistically significant (P = 0.525). P). Also, there was a considerable difference between the mean mental health of individuals in the CBT group at different times (P = 0.001). Still, the changes in the control group were not statistically significant (P = 0.925). Conclusions: According to the results of the study, it can be said that the cognitive-behavioral approach can have a positive effect on improving eating attitude and mental health of overweight people; Therefore, due to the high prevalence of obesity and overweight in Iran and its side effects in these people, as well as the fact that group therapy is a useful, low-cost, convenient and safe method and has no side effects, it is recommended to use this method as a useful method used by psychologists to improve eating habits and mental health of overweight people.