مقايسه سبك‌هاي مقابله‌اي، تحمل پريشاني و پايبندي مذهبي در مادران داراي كودك معلول جسمي- حركتي و عادي

Comparison of Coping Styles, Distress Tolerance and Religious Adherence in Mothers of Children with Physical-Motor Disabled and Normal

داشتن فرزند معلول مي‌تواند بر سلامت و كيفيت زندگي والدين به‌ويژه مادران تاثير منفي بگذارد. بنابراين، پژوهش حاضر با هدف مقايسه سبك‌هاي مقابله‌اي، تحمل پريشاني و پايبندي مذهبي در مادران داراي كودك معلول جسمي- حركتي و عادي انجام شد. روش كار: در يك مطالعه علي- مقايسه‌اي از ميان مادران داراي كودك معلول جسمي- حركتي و عادي شهر تهران در سال 1397 تعداد 70 نفر (هر گروه 35 نفر) با روش نمونه‌گيري در دسترس انتخاب شدند. گروه‌ها به پرسشنامه‌هاي سبك‌هاي مقابله‌اي، تحمل پريشاني و پايبندي مذهبي پاسخ دادند. داده‌ها با روش تحليل واريانس چندمتغيري به كمك نرم‌افزار SPSS نسخه 19 تحليل شدند. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه بين گروه‌ها از نظر سبك‌هاي مقابله‌اي و تحمل پريشاني تفاوت معناداري وجود داشت، اما از نظر پايبندي مذهبي تفاوت معناداري وجود نداشت. به عبارت ديگر، ميزان تحمل پريشاني و سبك‌هاي مقابله‌اي شامل حل مسئله، مهار جسماني، جلب حمايت اجتماعي، مهار هيجاني و ارزيابي شناختي در مادران داراي كودك معلول كمتر از مادران داراي كودك عادي بود (0/05>P). نتيجه‌گيري: يافته‌ها حاكي از كمتر بودن انواع سبك‌هاي مقابله‌اي و تحمل پريشاني در مادران داراي كودك معلول جسمي- حركتي در مقايسه با مادران داراي كودك عادي بود. بنابراين متخصصان و مسئولان بايد برنامه‌هايي براي بهبود سبك‌هاي مقابله‌اي و تحمل پريشاني مادران داراي كودك معلول جسمي- حركتي طراحي و اجرا كنند.

Having a disabled child can negative effect on health and quality of life of parents, especially mothers. Therefore, present research aimed to comparison of coping styles, distress tolerance and religious adherence in mothers of children with physical-motor disabled and normal. Methods: In a causal-comparative study among mothers of children with physical-motor disabled and normal of Tehran city in 2018 year, number of 70 people (35 in each group) were selected by available sampling method. The groups responded to the questionnaires of coping styles, distress tolerance and religious adherence. Data were analyzed by multivariate analysis of variance method with using SPSS version 19 software. Results: The findings showed that there was a significant difference between the groups in terms of coping styles and distress tolerance, but there wasn’t significant difference in terms of religious adherence. In the other words, the rate of distress tolerance and coping styles including problem solving, physical control, attracting social support, emotional control and cognitive evaluation in mothers with physical-motor disabled children was lower that mothers with normal children (P<0.05). Conclusions: The findings indicated there were lower types of coping styles and distress tolerance in mothers of physical-motor disabled children in compared with mothers of normal children. Therefore, specialists and authorities should design and implement programs to improve the coping styles and distress tolerance of mothers with physical-motor disabled children.