عنوان مقاله :
اثر تجويز دولوكستين قبل از عمل بر درد بعد از عمل در بيماران تحت هيستركتومي شكمي
پديد آورندگان :
ستاري، حسين دانشگاه علوم پزشكي كرمان - دانشكده پزشكي - گروه بيهوشي و پزشكي درد، كرمان، ايران , نوروزي، مهرداد دانشگاه علوم پزشكي اصفهان - دانشكده پزشكي - گروه بيهوشي و پزشكي درد، اصفهان، ايران , هاشميان، مرتضي دانشگاه علوم پزشكي كرمان - دانشكده پزشكي - گروه بيهوشي و پزشكي درد، كرمان، ايران , دروديان، محمدرضا دانشگاه علوم پزشكي كرمان - دانشكده پزشكي - گروه بيهوشي و پزشكي درد، كرمان، ايران , منصوري نسب، فريبا دانشگاه علوم پزشكي كرمان - دانشكده پزشكي - گروه بيهوشي و پزشكي درد، كرمان، ايران
كليدواژه :
دولوكستين هيدروكلرايد , درد بعد از عمل , هيستركتومي , مسكن , اپيوييد
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: مديريت درد بعد از عمل بعنوان بخشي از بهبودي بيمار در نظر گرفته مي شود. دولوكستين (داروي ضد افسردگي) مي تواند يك انتخاب براي بي دردي چندگانه باشد. بنابراين اين مطالعه به منظور بررسي تأثير دولوكستين بر مديريت درد بعد از هيستركتومي انجام شد.
مواد و روش ها: در اين كارآزمايي باليني دوسوكور تصادفي، 60 نفر از بين بيماران 85-18 ساله ASA I و II كانديد هيستركتومي بطور تصادفي در گروه 30 نفري مصرف كننده دولوكستين (كپسول 60 ميلي گرمي) يا دارونما (نشاسته) قرار گرفتند. مصرف اپيوييدها، درد بعد از عمل با توجه به نمره آنالوگ بصري، علائم حياتي و كيفيت بهبودي (فرم بهبودي-40)، علائم حياتي قبل از القاء بيهوشي، بلافاصله پس از شروع عمل، در زمان القاي ايزوفلوران و بعد از عمل هر 15 دقيقه بررسي و در دو گروه مقايسه شد.
يافته ها: ميزان اپيوييدها در گروه دولوكستين كاهش غير معني دار داشت. درد بعد از عمل در ريكاوري و بخش در گروه دولوكستين (به ترتيب 0/99±2/7 و 0/66±1/8) نسبت به گروه دارونما (به ترتيب 1/51±4/86 و 1/92±4/97) به طور معني داري (p=0/006 در بهبودي و p=0/001 در بخش) كاهش يافت. كيفيت بهبودي در ريكاوري (24/25±156/22 در گروه دولوكستين و 16/49±125/48 در گروه دارونما) به نفع اثربخشي دولوكستين بود (p=0/001).
نتيجه گيري: بر اساس نتايج اين مطالعه دولوكستين مي تواند بعنوان يك داروي مفيد در استراتژي بي دردي چند حالته بخصوص در بهبود درد بعد از عمل و كيفيت بهبودي در هيستركتومي شكم مورد استفاده قرار گيرد.
چكيده لاتين :
BACKGROUND and OBJECTIVE: Postoperative pain management is considered as a part of recovery. Duloxetine (DLX), an anti-depressant medication, is a possible choice for the multimodal anesthetic strategy. We aimed to evaluate the effect of Duloxetine on postoperative hysterectomy pain management in patients who underwent hysterectomy.
METHODS: In this randomized double-blind clinical trial, 60 patients aged 18-85 years with ASA I and II who were candidates for hysterectomy were randomly assigned to two group of 30 patients taking duloxetine (60 mg capsule) or placebo (starch). Opioid use, postoperative pain due to visual analogue score, vital signs and quality of recovery (Recovery-40 form), vital signs before induction of anesthesia, immediately after surgery, at isoflurane induction and after surgery every 15 minutes were reviewed and compared in two groups.
FINDINGS: The amount of opioids in the duloxetine group decreased insignificantly. Postoperative pain in recovery and ward in duloxetine group (2.7±0.99 and 1.8±0.66, respectively) compared to placebo group (4.86±1.51 and 4.86±1.51, respectively) decreased significantly (p= 0.006 in recovery and p= 0.001 in ward). The quality of improvement in recovery (156.22±24.25 in the duloxetine group and 125.48±16.49 in the placebo group) was in favor of the effectiveness of duloxetine (p= 0.001).
CONCLUSION: In conclusion, DLX is a beneficial drug to be used in multimodal anesthesia strategy especially in improving postoperative pain and quality of recovery in abdominal hysterectomy.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي بابل