موانع عملكرد مبتني بر شواهد از ديدگاه دانشجويان كارشناسي پرستاري: تحليل محتواي كيفي

Nursing students' perceptions of barriers to evidence-based practice: Qualitative content analysis

مقدمه: عملكرد مبتني بر شواهد يكي از صلاحيت هاي پرستاري است كه منجربه تصميم گيري علمي در ارائه مراقبت هاي بهداشتي مي شود و شناخت موانع آن از ديدگاه دانشجويان مي تواند نقش به سزايي در توسعه آن دارد. لذا پژوهش حاضر به منظور بررسي درك دانشجويان كارشناسي پرستاري از موانع عملكرد مبتني بر شواهد انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع كيفي-توصيفي مي باشد. مشاركت كنندگان 28 نفر از دانشجويان ترم آخر مقطع كارشناسي پرستاري بودند كه به صورت هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوري داده ها از 14 مصاحبه فردي و 2 گروه متمركز استفاده شد و تا اشباع داده ها ادامه يافت. تمام مصاحبه ها ضبط، دست نويس و خط به خط تحليل شدند. جهت تحليل داده ها از روش تحليل محتواي قراردادي و براي ثبت مصاحبه ها و استخراج كدها از نرم افزار مكس كيو ديتا ويرايش 7 استفاده شد. يافته ها: يافته ها نشان داد كه محدوده سني دانشجويان 26-21 سال، 20 نفر دانشجوي دختر و 8 نفر دانشجوي پسر مي باشد. از تحليل داده ها 3 درون مايه و 9 طبقه حاصل شد كه درون مايه ها شامل عوامل شناختي (برنامه آموزش پرستاري، كيفيت آموزش و توانمندي اساتيد)، عوامل عاطفي (انگيزه دانشجو و انگيزه استاد) و عوامل اجرايي (عوامل سازماني، ديدگاه جامعه، زمان، امكانات و تجهيزات) بودند. نتيجه گيري: از يافته هاي بدست آمده مي توان درجهت برنامه ريزي مناسب در رفع موانع موجود از ديدگاه دانشجويان كارشناسي پرستاري اقدام نمود. در اين راستا توانمند كردن اساتيد و ايجاد انگيزه در اساتيد و دانشجويان نقش بسزايي دارد. ايجاد بستري مناسب در بالين با تاكيد بر حمايت سازماني و ايجاد امكانات و تجهيزات لازم مي تواند به هموار شدن اين مسير كمك كند.

Introduction: Evidence Based Practice is a one of the competency in nursing that led to the scientific decision for health care. Recognition of barriers from the perspective of students can play a significant role in its development. The aim of this study was to evaluate the students' understanding of the barriers to evidence-based practice. Method: This study was a qualitative- descriptive study. Participants were 28 nursing students in final year who were chosen purposeful. Sampling continued until data saturation. Collection data was conducted by 14 individual interviews and 2 focus groups. All interviews were tape recorded, handwritten, and were analyzed line by line. Conventional content analysis was conducted for data analysis and Max Q data software was used to record interviews and edit data. Results: Most patients were female (72%) and 21-26 years old. Three themes and nine categories were achieved from data analysis. They include cognitive factors (Nursing education programs, quality education and empowerment of teachers), emotional factors (Student motivation and teacher motivation) and implementation factors (Organizational factors, community perspective, time, facilities). Conclusion: Planning for Effective Teaching Evidence-based practice with remove barriers is recommended. In this respect, empower and motivate teachers and students have important roles. Creation of background in clinical practice based on institutional support and facilities can be help to smooth of the path.