عنوان مقاله :
نقش واقعيت مجازي و افزوده در طراحي صحنه تئاتر
پديد آورندگان :
فروتن يكتا، پيام دانشگاه تهران - پرديس هنرهاي زيبا - دانشكده هنرهاي نمايشي و موسيقي , رضواني، مولود دانشگاه تهران - پرديس هنرهاي زيبا - دانشكده هنرهاي نمايشي و موسيقي
كليدواژه :
تئاتر , طراحي صحنه , مخاطب , واقعيت , واقعيت مجازي , واقعيت افزوده
چكيده فارسي :
تئاترو هنرهاي نمايشي در طول تاريخ رسمي 2500 ساله خود همواره دستخوش تغيير و تحولات فناورانه بوده است. تمام اين تغييرات در راستاي ارتقاء فناوري هاي گذشته بوده است و خللي در ماهيت و جوهر تئاتر ايجاد نمي كرده است. به عنوان مثال، اختراع و استفاده از برق در تئاتر، جايگزين روش سنتي نورپردازي با شمع و چراغ هاي روغني شد و همين امر هنرهاي نمايشي و مولفه هاي جاري در آن را تقويت كرد.
در نيمه دوم قرن بيستم، با شكل گيري فناوري ديجيتال و سايبري، هنرمندان تئاتر نيز از تاثيرات آن بركنار نماندند و تلاش كردند تا اين فناوري نوظهور را به صورت واقعيت مجازي يا افزوده وارد هنرهاي نمايشي سازند. در همين راستا تلاش هاي بسياري صورت گرفته است؛ اما هيچ يك هنوز نتوانسته اند به عنوان شيوه و روشي جا افتاده و مرسوم در تئاتر پذيرفته شوند. آيا اين مسئله به نقص و عدم تكامل اين فناوري ها بازمي گردد؛ يا واقعيت مجازي و افزوده اساسا با جوهره و ماهيت تئاتر در تضاد قرار دارد. هنري كه ماهيت آن را هم نفسي و همدلي ميان مخاطبان و عوامل اجرايي شكل مي دهد. حال آن كه واقعيت مجازي فاصله اي عميق ميان مخاطب و گروه اجرايي ايجاد مي كند. در جايي كه تماشاگران واقعيت مجازي را "كاربر" مي نامد.
در اين نوشتار بر اساس پژوهش ها و تجارب عملي اي كه در همين زمينه صورت گرفته است، به اين پرسش ها خواهيم پرداخت. پرسش هايي اساسي و بنيادين كه مي تواند راهگشاي بسياري از اجراهاي جديد نمايشي باشد. اين كه تا چه حد مي توان از فناوري رايانه اي در تئاتر استفاده كرد؟ آيا استفاده از فناوري رايانه اي در تئاتر حد و مرزي دارد يا خير؟ آيا كاربرد واقعيت مجازي يا افزوده باعث تقليل هنرهاي نمايشي مي شود؟ و آيا به اين گونه آثار مي توان عنوان تئاتر را اطلاق كرد يا خير.