اثر يكپارچگي مالي بين‌المللي بر تلاطم اقتصاد كلان در ايران: رهيافت الگوي تلاطم تصادفي

هدف اصلي مقاله حاضر بررسي اثر يكپارچگي مالي بين‌المللي بر تلاطم اقتصاد كلان است. نظريه­ هاي اقتصادي به­وضوح اثرات يكپارچگي مالي را بر تلاطم اقتصاد كلان نشان نمي­دهند، لذا مسأله مذكور اساساً يك مسأله تجربي است. از­اين­رو، با ارائه يك الگوي تجربي، اثر يكپارچگي مالي بين‌المللي بر تلاطم اقتصاد كلان در ايران در بازه زماني 1395-1352 آزمون گرديد. براي اين منظور، ابتدا تلاطم اقتصاد كلان با استفاده از الگوي تلاطم تصادفي و روش تجزيه مؤلفه‌هاي اصلي محاسبه گرديد. نتايج نشان مي‌دهد كه در بلندمدت، توسعه مالي بين­المللي، يكپارچگي مالي و تلاطم رابطه مبادله بر تلاطم اقتصاد كلان در ايران اثر مثبت دارند، درحالي‌كه اثر باز بودن تجارت بر تلاطم اقتصاد كلان در ايران منفي است. در كوتاه‌مدت نيز رابطه معناداري بين متغيرهاي مورد نظر و تلاطم اقتصاد كلان وجود ندارد.

The main purpose of this paper is to examine the effects of financial integration on macroeconomic volatility in Iran. Economic theories do not clearly explian the effects of financial integration on macroeconomic volatility and this is essentially an empirical problem. Hence, we have presented an empirical model to test the effect of international financial integration on macroeconomic volatility in Iran over the period 1973-2016. For this purpose, first, the macroeconomic uncertainty was extracted using stochastic volatility model with leverage effects and using the principal component analysis method. The results show that in the long run, international financial development, international financial integration and terms of trade volatility have a positive effect on macroeconomic volatility in Iran, while the effect of trade openness on macroeconomic volatility in Iran is negative. In addition, in the short run, there is no significant relationship between the relevant variables and macroeconomic volatility.