عنوان مقاله :
بازخواني اثر معماري به كمك مدل نقد بينامتني نمونه موردي: مسجد وليعصر
پديد آورندگان :
رحيمي اتاني ، سميرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه معماري , بذرافكن ، كاوه دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه معماري , رئيسي ، ايمان دانشگاه آزاد اسلامي واحد قزوين - گروه معماري
كليدواژه :
نقد معماري , نظريۀ بينامتنيت , نقد بينامتني , مسجد وليعصر
چكيده فارسي :
بيان مسئله: فقدان خوانش نظاممند آثار معماري در جامعۀ معماري منجر شده است تا شاهد نقدهاي مستدلي كه منجر به ارتقاي كيفي آگاهي طراحي شوند نباشيم. اين پژوهش با تكيه بر خوانش بينامتني آثار معماري، روابط ميان عناصر درونمتن و برونمتن و تأثير آنها در شكلگيري معناي كلي اثر معماري را بررسي ميكند. در اين پژوهش پس از تبيين مباني نظريۀ بينامتنيت بهعنوان ابزار نقد، مدل نقد بينامتني معماري تدوين شده است. سپس اين مدل در خوانش مسجد وليعصر آزمون شده است.هدف: اين پژوهش با هدف شناخت و بررسي جايگاه نظريۀ بينامتنيت در روش نقد معماري بهدنبال ارائۀ يك روش جديد در نقد معماري مبتني بر اين نظريه بوده است. روش تحقيق: اين پژوهش از گونه پژوهشهاي كيفي است كه در مرحلۀ جمعآوري دادهها از روش توصيفي و مرور متون مرتبط يا ادبيات موضوع، و در مرحلۀ تجزيه و تحليل دادهها از روش استدلال منطقي بهره گرفته است. اين تحقيق با تكيه بر نظريۀ بينامتنيت صورت گرفته است و در لايههاي مختلف به بررسي متن مورد نظر (در اينجا اثر معماري) پرداخته است.نتيجهگيري: يافتههاي اين پژوهش حاكي از آن است كه متن معماري در لايههاي متعدد معنايي از لايههاي پديداري تا زايشي شكل ميگيرد و انواع دلالت در شكلگيري لايههاي آن مؤثر است و با بهكارگيري مدل نقد بينامتني، لايههاي شكلدهندۀ آن از لايههاي معماري تا فرامعماري مورد بازخواني قرار ميگيرد. بهكارگيري نقد بينامتني از خوانش سطحي آثار معماري جلوگيري ميكند و اثر معماري را بهعنوان عضوي از مجموعهاي از آثار مطالعه ميكند كه در طول مقطع زماني و به دلايل خاصي شكلگرفتهاند و بدين ترتيب ميتواند منجر به درك لايههاي پنهان معنا شود و در خوانش اثر، پارادايمهاي گستردهتري را فراخواني ميكند.