عنوان مقاله :
مطالعۀ مؤلفههاي بنيادي نظريۀ نهادي جورج ديكي در آثار مفهومي هنرمندان (مطالعۀ موردي؛ آثار مارسل دوشان، باربارا كروگر و كيت آرنت)
پديد آورندگان :
اصغرپور سارويي ، سميرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - دانشكدۀ حقوق، الهيات و علوم سياسي - گروه فلسفۀ هنر , حاتم ، غلامعلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكدۀ هنر و معماري - گروه پژوهش هنر , اسلامي ، شهلا دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - دانشكدۀ حقوق، الهيات و علوم سياسي - گروه فلسفۀ هنر
كليدواژه :
نظريۀ نهادي , هنر مفهومي , جورج ديكي , شيء مصنوع , جهان هنر
چكيده فارسي :
بيان مسئله: شناخت و ادراك آثار هنري شكلگرفته در دوران معاصر، از جمله هنر مفهومي كه بهعنوان نخستين جنبش هنري پستمدرن ميتوان از آن ياد كرد، تنها در پرتو شناخت نظريۀ نهادي جورج ديكي امكانپذير است. جورج ديكي، با طرح مؤلفههاي بنيادي نظريۀ نهادي همچون شيء مصنوع، جهان هنر و اعطاي شأن هنري، راه را براي ورود اشياي حاضرآماده و پيشساخته به هنر گشود. البته هنرمندان مفهومي همچون مارسل دوشان، باربارا كروگر، كيت آرنت و ديگران آثار هنري فاقد كيفيت و صفات زيباييشناسانه خلق ميكنند، اما از آنجا كه جهان هنر ـ كه به گفتۀ جورج ديكي مجموعهاي از «هنرمندان، موزهداران، منتقدان هنر، مدرسان و ...» است ـ به اين آثار صلاحيت اعطاي شأن هنري را ميدهند، اين آثار به اثر هنري تبديل ميشوند.هدف پژوهش: نگارندگان در اين پژوهش در پي انطباق مؤلفههاي بنيادين نظريۀ نهادي جورج ديكي با آثار برخي هنرمندان مفهومي هستند. از آنجا كه بسياري از آثاري كه هنرمندان مفهومي خلق كردهاند با مؤلفههايي چون جهان هنر و شيء مصنوع و ماهيت اثر هنري در نظريۀ نهادي مطابقت دارد، بنابراين ميتوان فلسفۀ خلق چنين آثاري را با نظريۀ نهادي جورج ديكي تحليل كرد و تطبيق داد.روش پژوهش: اين پژوهش به روش تحليليتطبيقي انجام شده است.نتيجهگيري: در آراي جورج ديكي طرح خصوصيات شيء مصنوع و جهان هنر كاملاً قابلانطباق با آثار هنر مفهومي است. درواقع، چيزي در ذات هنر يا اثر هنري موجود نيست كه آن را به اثر هنري تبديل كند، بلكه مهم دادن اعطاي شأن هنري به اثر است و آن توسط مؤلفهاي چون جهان هنر صورت ميگيرد. از اين نظر تمامي نظريههاي هنري كه براساس صفات و كيفيات زيباييشناسي بنيان شدهاند بهچالش كشيده ميشوند و مفهوم هنر خوب و هنر بد بيارزش ميشود.