فراگير شدن بهداشت معنوي درطراحي الگوي پيشرفت اسلامي

Role of Spiritual Health Epidemic in Designing an Islamic Model of Progress

به راستي در طراحي الگوي اسلامي چه عنصري را بايد به صورت فراگير در كليه متغيرات آن،مورد توجه قرار داد و در نبود آن مي توان گفت كه اسلامي نخواهد بود . اين مهم خصوصا از منظر قرآن و حديث چگونه است ؟ مسائل مذكور سبب شد كه با عنوان اپيدمي بهداشت معنوي به بررسي بپردازيم تا به فراگير كردن رفتارهاي معنوي و تقويت اعتقادات ،باورها و امور معنوي درالگوي پيشرفت ايراني اسلامي كمك نماييم . از طرف ديگر، اين پژوهش در صدد است عوامل­ برون رفت عملي ازبيماريهاي معنوي را در الگوي پيشرفت معنوي جامعه ايران ،موردكاوش قرار دهد. اين مهم با روش تحليل ثانويه كيفي برداده هاي نقلي كه برگرفته ازقرآن وحديث است انجام مي‌شود. يافته‌ها،حاكي ازآن است كه هدف گيري الگو به سمت تقويت امور معنوي از مكانيزم هايي است كه تمام فعاليت هاي بشري را تحت تأثير قرار خواهد داد و به تعبير قران رنگ خدايي داشتن فعاليت هاي بشري در طراحي تمامي متغيرات الگويي از مفروضات اصلي به حساب مي آيد و اين مي تواند ، ملاك تفاوت الگوي اسلامي با الگوي غربي باشد . پيشرفت دنيوي جامعه اسلامي نيز با اين ملاك دگرگون مي شود و اقتصادو اخلاق حرفه ايي مبتني برنظام اسلامي ، از حالت شي گرايانه و سود آوري و منفعت طلبانه، نسبت به مردم مسلمان تغيير خواهد كرد و الگويي متمايز با نگرش هاي اومانيستي تدوين خواهد شد . از نوع آوري هاي اين پژوهش ارايه راهكارهاي اشراب مكانيزم هاي معنوي در طراحي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت خواهد بود .

In designing an Islamic model of progress what element should be truly included extensively in all its variables, without which one can reject it as a non-Islamic model? How is it dealt with in view of the Holy Quran and Islamic traditions? These questions helped us initiate a s tudy on the spiritual health epidemic for generalization of spiritual behavior and for helping beliefs and spiritual affairs bloom in Islamic-Iranian model of progress. On the other hand, this work intends to look at practical factors to help overcome spiritual illness in Iranian society’s model of spiritual progress. This was carried out through secondary qualitative analysis of the narrative data taken from the Holy Quran and Islamic traditions. Findings show that the model’s target of promoting spiritual affairs is among the mechanisms that will affect all human activities and as the Holy Quran sugges ts, God-centered human activities in designing all model-based variables is accounted as a principal hypothesis; and this can be a criterion for difference between Islamic and Wes tern patterns. The material progress of the Islamic society, too, undergoes a dras tic change with this criterion so that economy and occupational ethics -based on Islamic sys tem will shift away from object-orientation and profiteering toward -the Muslim people and a dis tinctive pattern with humanis tic approaches will be designed. An innovation achieved through this research work is presenting s trategies for feeding spiritual mechanisms in designing Islamic-Iranian model of progress.