حق تعيين سرنوشت در پي تجزيه طلبي كشور تازه تاسيس از منظر حقوق بين الملل

يكي از موضوعات مهم در كشور تازه تاسيس اصل حق تعيين سرنوشت است و به عنوان يك حق بشري پايه و اساس سايرحقوق بشري را تشكيل مي‌دهد كه به موجب آن همۀ افراد و گروه‌هاي اجتماعي صرف‌نظر از قوميت، نژاد، جنس و مذهب مي‌توانند امور خويش را در زمينه‌هاي مختلف سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در دست گيرند. اين حق يك حق بشري فردي است كه تك تك افراد يك ملت از آن برخوردارند و شايد به همين علت است كه در منشور ملل متحد در كنار ضرورت رعايت و احترام به حقوق و آزادي‌هاي بنيادين فردي، از اين اصل نام برده شده است. از اساسي‌ترين موازين حقوق بشر، حق مردم براي تعيين سرنوشت خودشان است. اهميت اين حق تا بدانجا است كه آن را پايه و اساس همگي حقوق بشري مي‌دانند. در حقيقت براي نيل به ساير حقوق بشري تحقق اصل حق تعيين سرنوشت اهميت به سزايي دارد و در صورتي كه اين اصل اجراء نگردد نمي‌توان از دولتي غير مننتخب انتظار چنداني داشت تا نسبت به اصول حقوق بشري متعهد باشد.حق تعيين سرنوشت داراي ابعاد متفاوتي است. اين حق در عرصه حقوق بشر، هم در ساحت حقوق مدني- سياسي و هم در قلمرو حقوق اقتصادي -اجتماعي و فرهنگي مورد استناد قرار مي‌گيرد.